رضا چهارم اردیبهشت ۶۲ شهید شد و بدنش ۱۳ ماه بعد برگشت. بع
رضا چهارم اردیبهشت ۶۲ شهید شد و بدنش ۱۳ ماه بعد برگشت. بعد از شهادت رضا یک شب خواب دیدم دارد می دود و می رود.
گفتم: رضا جان! کجا با این عجله؟؟ وایستا کارت دارم...
گفت آقاجونم تشنه است دارم میرم یه لیوان آب براش بیارم .
از خواب پریدم دیدم حاج آقا افتاده کف اتاق و عکس ها، وصیت نامه های این دو بچه دور و برش ریخته روی زمین.
صدایش کردم یک لیوان آب برایش بردم. روی یادگاری های بچه ها خوابش برده بود.
دلم آتش گرفت..........
#مگر_چشم_تو_دریاست؟
#شهیدان_جنیدی
#بریده_کتاب
گفتم: رضا جان! کجا با این عجله؟؟ وایستا کارت دارم...
گفت آقاجونم تشنه است دارم میرم یه لیوان آب براش بیارم .
از خواب پریدم دیدم حاج آقا افتاده کف اتاق و عکس ها، وصیت نامه های این دو بچه دور و برش ریخته روی زمین.
صدایش کردم یک لیوان آب برایش بردم. روی یادگاری های بچه ها خوابش برده بود.
دلم آتش گرفت..........
#مگر_چشم_تو_دریاست؟
#شهیدان_جنیدی
#بریده_کتاب
۵۱۰
۲۱ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.