فیلیکس: از وقتایی متنفر بود که یه پسر از ۱ کیلو متریت رد
فیلیکس: از وقتایی متنفر بود که یه پسر از ۱ کیلو متریت رد بشه همیشه تشنه خون پسرای دورت بود یه شب که دوتایی با هم رفته بودید پارتی فیلیکس یه لحظه میره پیش پسرا تا باهاشون احوال پرسی کنه تورو تنها میزاره که یو آهنگ ملایم پلی شد یه پسر به شدت جذاب اومد جلو بها درخواست رقص داد تو دودل بودی که قبول کنی یا نه اگه قبول میکردی فیلیکس صددرصد پسره رو میکشت همینجوری که پسره دستاش جلوت دراز بود تو داشتی فکر میکردی یهو فیلیکس دستشو گذاشت رو دست پسره دستشو پیچوند گفت
چه غلطی داشتی میکردی؟
پسره:ای ای ای گوه خوردم ببخشید ولم کن
فیلیکس:بلند تر
پسره گوه خوردم(بلند)
فیلیکس : آفرین حالا برو گمشو
تو که با تعجب داشتی بهشون نگاه میکردی فیلیکس برگشت سمتت گفت
بهم افتخار میدید بانوی من؟
چه غلطی داشتی میکردی؟
پسره:ای ای ای گوه خوردم ببخشید ولم کن
فیلیکس:بلند تر
پسره گوه خوردم(بلند)
فیلیکس : آفرین حالا برو گمشو
تو که با تعجب داشتی بهشون نگاه میکردی فیلیکس برگشت سمتت گفت
بهم افتخار میدید بانوی من؟
۹.۶k
۱۰ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.