ددی خشن من
پارت ۱۸
م.ت : میگم چرا ا/ت هنوز نیومده
پ.ت : نمیدونم شاید رفته پیش تهیونگ
م.ت : اگه رفته پیش تهیونگ ۱ ساعته برمیگرده الان ۲ ساعته که نیست
پ.ت : راست میگی بذار به تهیونگ زنگ بزنم
م.ت : بدو
تماس ته و پدرش
پ.ت : سلام پسرم خسته نباشی
ت : سلام پدر ممنون چیزی شده
پ.ت : راستش ا/ت از وقتی رفتی شرکت رفته بیرون و هنوز نیومده
ت : یعنی چی پدر پس کجاس
پ.ت : ما هم نمیدونیم
ت : باشه پدر من میرم دنبالش
پ.ت : باشه پسرم به ما هم زنگ بزن
ت : چشم پدر
ت : گوشی رو قطع کردم و رفتم کتم رو پوشیدم و رفتم وقتی نشستم تو ماشین یه نفر بهم زنگ شد ولی ناشناس بود
ت : بله
؟ : شما کیم تهیونگ هستید
ت : بله خودن هستم شما
؟ : منم لونا دوست ا/ت
ت : آها یادم اومد خوبی
ل : خوبم
ل : میخواستم بگم ا/ت رو دزدین
ت : چی ؟ کی ؟
ل : نمیدونم ولی فکر کنم ا/ت گفت جیمین
ت : جیمین مردیکه عوضی باشه ممنون ( ته این چه حرفیه 😑😑 )
ل : فقط زودتر ا/ت رو پیدا کن
ت : باشه
ت : با ردیاب گوشی ا/ت رو ردیابی کردم و رسیدم تو یه امارت بود
ت : با لگد رو باز کردم
ت : جیمین عوضی کدوم گوری هستی (استغفرالله )
ج : چه خبر شده چرا درو میشکنی
ت : زن من کجاس
ج : زنت رو نخوردیم که تو اون اتاقه
ت : گمشو کنار
ج : باشه بابا برو پیش اون پرو
ت : رفتم تو ا/ت رو زمین افتاده بود دست و پاش بسته بود و همه جای بدنش پر از کبودی و خون بود
ت : ا/ت حالت خوبه ا/ت
ا : چشمام رو کم کم باز کردم دیدم ته روبرومه
ا : آ.... آره خوبم
ت : رفتم نزدیک جیمین و یه مشت زدم بهش که از دماغش خون اومد
ج : وحشی چته ؟ چرا میزنی ؟
ت : چرا ا/ت رو زدی
ج : میدونی چیکار کرده با پاهاش زده تو اونجام کباب شدم ( 😂😂😂 )
ت : نتونستم رو کنترل کنم و زدم زیر خنده
ت : واقعا خدایی خخخخخ وای خخخخخخ
ج : پرو میگم کباب شدم زنت خیلی وحشیه
ت : حالا خخخخخخ تو خخخخخخخخ ببخشش
ت : 🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
ج : زهر مار
ج : گودزیلا تو اون وسط چرا میخندی ( ا/ت )
ا : خخخخخخ نه من خخخخخخخ نمیخندم
ج : معلومه
ت : خخخخ ما دیگه میریم خخخخخخخ
ج : بسه دیگه اون زن وحشیت هم ببر که نزنه عقیم کنه منو
ت : باشه خخخخخ دارم تصور میکنم وقتی ا/ت زدتت خخخخخخ
ج : با دمپایی میزنمتا
ت : باشه باشه رفتم 😂😂😂😂😂😂
پایان
شرط نداره
م.ت : میگم چرا ا/ت هنوز نیومده
پ.ت : نمیدونم شاید رفته پیش تهیونگ
م.ت : اگه رفته پیش تهیونگ ۱ ساعته برمیگرده الان ۲ ساعته که نیست
پ.ت : راست میگی بذار به تهیونگ زنگ بزنم
م.ت : بدو
تماس ته و پدرش
پ.ت : سلام پسرم خسته نباشی
ت : سلام پدر ممنون چیزی شده
پ.ت : راستش ا/ت از وقتی رفتی شرکت رفته بیرون و هنوز نیومده
ت : یعنی چی پدر پس کجاس
پ.ت : ما هم نمیدونیم
ت : باشه پدر من میرم دنبالش
پ.ت : باشه پسرم به ما هم زنگ بزن
ت : چشم پدر
ت : گوشی رو قطع کردم و رفتم کتم رو پوشیدم و رفتم وقتی نشستم تو ماشین یه نفر بهم زنگ شد ولی ناشناس بود
ت : بله
؟ : شما کیم تهیونگ هستید
ت : بله خودن هستم شما
؟ : منم لونا دوست ا/ت
ت : آها یادم اومد خوبی
ل : خوبم
ل : میخواستم بگم ا/ت رو دزدین
ت : چی ؟ کی ؟
ل : نمیدونم ولی فکر کنم ا/ت گفت جیمین
ت : جیمین مردیکه عوضی باشه ممنون ( ته این چه حرفیه 😑😑 )
ل : فقط زودتر ا/ت رو پیدا کن
ت : باشه
ت : با ردیاب گوشی ا/ت رو ردیابی کردم و رسیدم تو یه امارت بود
ت : با لگد رو باز کردم
ت : جیمین عوضی کدوم گوری هستی (استغفرالله )
ج : چه خبر شده چرا درو میشکنی
ت : زن من کجاس
ج : زنت رو نخوردیم که تو اون اتاقه
ت : گمشو کنار
ج : باشه بابا برو پیش اون پرو
ت : رفتم تو ا/ت رو زمین افتاده بود دست و پاش بسته بود و همه جای بدنش پر از کبودی و خون بود
ت : ا/ت حالت خوبه ا/ت
ا : چشمام رو کم کم باز کردم دیدم ته روبرومه
ا : آ.... آره خوبم
ت : رفتم نزدیک جیمین و یه مشت زدم بهش که از دماغش خون اومد
ج : وحشی چته ؟ چرا میزنی ؟
ت : چرا ا/ت رو زدی
ج : میدونی چیکار کرده با پاهاش زده تو اونجام کباب شدم ( 😂😂😂 )
ت : نتونستم رو کنترل کنم و زدم زیر خنده
ت : واقعا خدایی خخخخخ وای خخخخخخ
ج : پرو میگم کباب شدم زنت خیلی وحشیه
ت : حالا خخخخخخ تو خخخخخخخخ ببخشش
ت : 🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
ج : زهر مار
ج : گودزیلا تو اون وسط چرا میخندی ( ا/ت )
ا : خخخخخخ نه من خخخخخخخ نمیخندم
ج : معلومه
ت : خخخخ ما دیگه میریم خخخخخخخ
ج : بسه دیگه اون زن وحشیت هم ببر که نزنه عقیم کنه منو
ت : باشه خخخخخ دارم تصور میکنم وقتی ا/ت زدتت خخخخخخ
ج : با دمپایی میزنمتا
ت : باشه باشه رفتم 😂😂😂😂😂😂
پایان
شرط نداره
۲۷.۴k
۲۵ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.