پارت۱۰
پارت۱۰
بوسه ای از تو💋❤️
صبح میشه و میبینم شان تو خونه ناحی نشسته و دارن حرف میزنن.
شان: سلام لیا یه موضوع هست که باید....بگم.
لیا: سلام ، چه موضوعی؟ بگو.
شان: شوگا کمتر از ۱ماه زنده نمی مونه.
لیا: چییییییییی ( با داد).
شان: واقعا متاسفم.
لیا: بقیه......
شان: اره بقیه میدونن.
میرم خونه بنگتن همه ناراحت نشستن رو مبل جیمین تا منو میبینه بغلم میکنه.
لیا: جیمین......
جیمین: شوگاااااا میمیره.( با گریه)
میرم پیش شوگا.
شوگا: من قراره بمیرم.؟
لیا: متاسفانه اره ولی من یه راه پیدا میکنم.
میرم بیرون .
لیا: من میخوام برم دنبال راه چاره بگردم کدومتون با من میاد.
جین: من
وی: منم
نامجون: من
بقیه پس بمونید پیش شوگا.
کوکی، جیمین، جیهوپ،(بله).( با داد)
پس من و بقیه رفتیم تو اتاق نامجون.
( پرش زمانی)
[۴ساعت بعد]
وی: وای مردم.
جین: کی تموم میشه.
نامجون: صبر کنید تنبل ها.
لیا: فهمیدم. تو آمریکا یک آمپول هست شوگا رو خوب میکنه.
وی: پس بریم.
جین: پیش به سوی آمریکا.😃
نامجون:😂
جین: لیا برای تو که اتفاقی نمیوفته اگه بیای چون بابات مافیا است دارم میگم.( ادمین: یکی نیست اینجوری نگران من باشه.😅)
لیا: نه.
میریم بیرون.
کوک: چی شد؟
نامجون: باید بریم آمریکا.
جیمین: برای چی؟؟
وی: آخه باهوش برای شوگا دیگه.
جیهوپ: آمپول پیدا کردید؟
لیا: اره.
جین: لیا ! پول بلیت تو رو من میدم .
لیا: نمی خواد.......
جین: حرف نباشه.
لیا: باشه .
میرم پیش ناحی .
ناحی: چی شد؟,
همه داستان و براش تعریف میکنم.
ناحی: این که خیلی خوبه.
لیا: اره.
ناحی: میای بریم بیرون غذا بخوریم.؟!
لیا: باشه بریم.
بوسه ای از تو💋❤️
صبح میشه و میبینم شان تو خونه ناحی نشسته و دارن حرف میزنن.
شان: سلام لیا یه موضوع هست که باید....بگم.
لیا: سلام ، چه موضوعی؟ بگو.
شان: شوگا کمتر از ۱ماه زنده نمی مونه.
لیا: چییییییییی ( با داد).
شان: واقعا متاسفم.
لیا: بقیه......
شان: اره بقیه میدونن.
میرم خونه بنگتن همه ناراحت نشستن رو مبل جیمین تا منو میبینه بغلم میکنه.
لیا: جیمین......
جیمین: شوگاااااا میمیره.( با گریه)
میرم پیش شوگا.
شوگا: من قراره بمیرم.؟
لیا: متاسفانه اره ولی من یه راه پیدا میکنم.
میرم بیرون .
لیا: من میخوام برم دنبال راه چاره بگردم کدومتون با من میاد.
جین: من
وی: منم
نامجون: من
بقیه پس بمونید پیش شوگا.
کوکی، جیمین، جیهوپ،(بله).( با داد)
پس من و بقیه رفتیم تو اتاق نامجون.
( پرش زمانی)
[۴ساعت بعد]
وی: وای مردم.
جین: کی تموم میشه.
نامجون: صبر کنید تنبل ها.
لیا: فهمیدم. تو آمریکا یک آمپول هست شوگا رو خوب میکنه.
وی: پس بریم.
جین: پیش به سوی آمریکا.😃
نامجون:😂
جین: لیا برای تو که اتفاقی نمیوفته اگه بیای چون بابات مافیا است دارم میگم.( ادمین: یکی نیست اینجوری نگران من باشه.😅)
لیا: نه.
میریم بیرون.
کوک: چی شد؟
نامجون: باید بریم آمریکا.
جیمین: برای چی؟؟
وی: آخه باهوش برای شوگا دیگه.
جیهوپ: آمپول پیدا کردید؟
لیا: اره.
جین: لیا ! پول بلیت تو رو من میدم .
لیا: نمی خواد.......
جین: حرف نباشه.
لیا: باشه .
میرم پیش ناحی .
ناحی: چی شد؟,
همه داستان و براش تعریف میکنم.
ناحی: این که خیلی خوبه.
لیا: اره.
ناحی: میای بریم بیرون غذا بخوریم.؟!
لیا: باشه بریم.
۳.۵k
۲۳ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.