جونگ کوک ویو
جونگ کوک ویو
با تهیونگ رفتیم عمارت که ا.ت رو کاناپه خوابش برده بود بغلش کردم و بردمش تو اتاق خودش منم رفتم حموم و اومدم این نمیدونم چرا باهاش مهربون شدم
تهیونگ: کوک تو فکری
جونگ کوک: هان
تهیونگ: میگم داشتی به چی فکر میکردی
جونگ کوک: به این دختره ا.ت
تهیونگ: خوشت اومده ازش
جونگ کوک: این چه حرفیه من یه مافیای بی رحمم حالا از یه دختر خوشم بیاد تو چی از الی خوشت اومده
تهیونگ: شبیه خواهرش پرو عه یه چی بهش میگی بد ترش و بهت میگه
جونگکوک:خب داداش من چرا بهش یه چی میگی که بدترش و بهت بگه باهاش مهربون باش بهش فحش نده که بد ترش و بهت بگه
تهیونگ: باشه بابا تو خوبی
با تهیونگ رفتیم عمارت که ا.ت رو کاناپه خوابش برده بود بغلش کردم و بردمش تو اتاق خودش منم رفتم حموم و اومدم این نمیدونم چرا باهاش مهربون شدم
تهیونگ: کوک تو فکری
جونگ کوک: هان
تهیونگ: میگم داشتی به چی فکر میکردی
جونگ کوک: به این دختره ا.ت
تهیونگ: خوشت اومده ازش
جونگ کوک: این چه حرفیه من یه مافیای بی رحمم حالا از یه دختر خوشم بیاد تو چی از الی خوشت اومده
تهیونگ: شبیه خواهرش پرو عه یه چی بهش میگی بد ترش و بهت میگه
جونگکوک:خب داداش من چرا بهش یه چی میگی که بدترش و بهت بگه باهاش مهربون باش بهش فحش نده که بد ترش و بهت بگه
تهیونگ: باشه بابا تو خوبی
۱۶.۱k
۰۱ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.