سناریو استری کیدز قسمت چهارم

اتاق لینو – ساختمان جی وای پی
خب از اونجایی که من اومده بودم به دیدن لینو پس دو روزی رو توی ساختمان جی وای پی بودم ..

رز وارد اتاق لینو شد، کیفش رو روی صندلی گذاشت و لبخند شیطنت‌آمیزی زد. لینو که پشت میزش نشسته بود و مشغول بررسی برنامه تمرین بود، نگاهش کرد و اخمی کوتاه کرد.

رز: «هی لینو! می‌دونی هان الان کجاست؟»

لینو: (با صدای بی‌حوصله به رز) «ولم کننننن»

رز: (با خنده) «آره خب، خیلی جذابه به نظرم. اصلاً نمی‌تونی منو قانع کنی که نبینمش!»

لینو سرش رو تکون داد و گفت:
لینو: «خب… نظرت محترم، ولی زیاد هم غرقش نشو، فرزندم! یه وقت باهاش دردسر درست نکنی.»

رز با دست روی کمرش ایستاد و با لحنی تمسخرآمیز ادامه داد:
رز: «اوه لینو…شیپ هاتو با اون میبینم نکنه غیرتی شدی؟»

لینو: میشه ببندی ؟ اصلا برو باهاش هرکاری میخوای بکن

رز یه قدم نزدیک‌تر شد و با خنده‌ای شیطنت‌آمیز گفت:
رز: «هه… خوبه! ولی به نظرم یکمی متفاوته و ....»

لینو با لبخندی عصبی سرشو تکون داد:
لینو: بنظرم زوج خوبی میشین دست از سر من بدبخت هم برمیدارین ...

رز نشست روی لبه میز لینو، شونه‌هایش را به آرامی تکان داد و با چشمکی گفت:
رز: «باشه، باشه. من میرم بیرون بی اعصاب!»

لینو با خنده‌ی کوتاه:
لینو: «قهر نکن دیگه خواهر کوچولو .»

رز: «مگه من مثل تو ام که قهر کنممم؟.»

فضا پر از خنده شد و برای چند لحظه، تمام استرس و اضطراب لینو و رزی از بین رفت. رز با نگاه کنجکاو و خنده‌ی مهربانش،در چشم لینو الان یک خانم به نظر می‌رسید نه دختر کوچولوی همیشگی ...

#هیونجین #بلک_پینک #استری_کیدز #سناریو #داستان #وینتر #ایتزی #جنی #هان #سونگمین #رزی
دیدگاه ها (۳)

سناریو استری کیدز _ قسمت آخر

سناریو استری کیدز _ فیلیکس

سناریو استری کیدز قسمت سوم

سناریو استری کیدز قسمت دوم

دیدار اول ..

time eout

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط