سه پارتی جینـــ1

Part 1
^ویو جین^
دکمه های لباسمو درست میکردم ولی اعصابم به شدت تخمی بود *💔
یعنی چطوری میشه حتی یه نشونه از خودش به جا نذاشته ، غیر ممکنه ؛ من به این خوبی ، هنوز نتونستم پیداش کنم
جا تعجب داره
هیچ نشونه ای حتی تار موش توی صحنه جرم نیس
اتـــ
با هر قدمم صدای کفش های پاشنه بلندم توی گوشش میپیچید...نزدیکش شدم و دستمو روی شونه ای ک پر از درجه بود گذاشتم...
+اوه...جناب کیم...دنبال کی میگردی؟...
_دنبال مجرم....سوال داره خانم پارک؟
+اوم...پس میشناسیم...
با حالتی عشوه گرانه همونطور ک دستاشو روی شونه های جین میکشید، دورش دور میزد...
+جینی؟...میدونی، عقلت اندازه ی مردمک چشمت هم نیست...
_از چه لحاظ ؟
_اگه اندازه مردمکم بود الان اینجا نبودی....*توی دلش*
+از همه لحاظ...تو ک از همه جهت بزرگی *چشمک میزنه کونی خانم🗿* چطور متوجه ماجرای بزرگ روبه روت نمیشی؟
_*یه نگا به سرتا پای دختره می‌کنه *جین شی ؟💔*
_منظورش از ماجرای بزرگ بدن توی دیدشه ؟*توی دلش فرزندان*
+هوم؟ زبونت گم شده؟!...میخوای از زبونم کمک بگیرم تا پیداش کنم...؟
_ماجرای بزرگی جز اینکه شبیه مسئولای بار میمونی نمی‌بینم *کلافه
+نو نو نو نو...میتونم مسئول بار باشما، ولی بستگی به تو داره...
_*یه دست نوازش به موهای گوزیده دختره می‌زنه*
_دختر جون اینجا جا تو نیستا
+*توی گوش جین خم میشه*
+درسته، چون جای من بین دستهای توعه...*میخواستم ی چی دیگ بگم نشد🗿💔*
*ای توف🗿💔 چرا فیت میدیم عادی نمیشه*
_جان ؟ چه غلطا
_*یکم ازش دور میشه