فیک گتو سوگورو
فیک گتو سوگورو
«اسمون ابی ما»
-۱- *خط زمانی دوستی بین شوکو،گوجو و گتو. توی این دوستی ا.ت هم عضو اکیپ هست. و ا.ت خواهر گوجو هست*
لباس هام تمیزه، عطر زدم، ارایش هم کردم، یبار دیگه هم چک بکنم...؟
داشتم فکر میکردم که چیزی رو فراموش کردم یا نه که داد گوجو درومد.
گوجو: ااااااا.تتتتتتت زود بیا پایین مدیر یاگا پارمون می کنهههه.
ا.ت: اومدم دیگه...
وقتی رفتم پایین اولین کاری که کردم یکی زدم تو سر گوجو ولی خب بینهایتش فعال بود.
گوجو: خنده ی معروفش* فکر کردی حرفم میشی؟ *بهت نگاه کرد* می خوای بری مدرسه ها. برا کی انقد تیپ زدی
ا.ت: ب... به تو چه. من مثل تو نیستم که فقط شیشه ی عینکمو تمیز کنم و برم.
دیدم گوجو یه لبخند عجیب زد...
گوجو: فهههممییدممم گتوووووو؟
ا.ت: ب... برو بابا چی میگی
گوجو: خب خب به عنوان ارشدت میگم باید بهش اعتراف کنی
ا.ت: *قیافه پوکر* ارشد؟؟ منظورت داداش بزرگ تره؟؟
گوجو: اون که اره ولی تو مدرسه ارشدت حساب میشم
ا.ت: فع...فعلا به تو ربطی نداره
گوجو: فعلا
ا.ت: باشه بابا...
*توی مدرسه*
وارد کلاس شدم و دیدم شوکو صندلی جلو نشسته و گتو هم پشت سرش.
یهو دیدم گوجو دوید و رفت پشت سر شوکو نشست و یه لبخند ملیح شیطانی بهم زد.
الان تنها جایی که خالی بود کنار گتو بود...
من دستم بهت برسه گوجو ساتوروووووو
کیفم رو گذاشتم روی صندلی و نشستم رو صندلی.
گتو: سلام ا.ت سان
ا.ت: س... سلام گتو...
نکنه سرخ شدم!؟ چرا اینطوری نگاه می کنه!؟ نمی فهمم چه مرگمهههههههههه...
این پارت اول فیک گتو بود و میدونم خیلی بد بود*-*
چون من توی نوشتن پارت اول و پارت آخر فیک ها افتضاحم🗿💔
از پارت بعدی بهتر میشه
«اسمون ابی ما»
-۱- *خط زمانی دوستی بین شوکو،گوجو و گتو. توی این دوستی ا.ت هم عضو اکیپ هست. و ا.ت خواهر گوجو هست*
لباس هام تمیزه، عطر زدم، ارایش هم کردم، یبار دیگه هم چک بکنم...؟
داشتم فکر میکردم که چیزی رو فراموش کردم یا نه که داد گوجو درومد.
گوجو: ااااااا.تتتتتتت زود بیا پایین مدیر یاگا پارمون می کنهههه.
ا.ت: اومدم دیگه...
وقتی رفتم پایین اولین کاری که کردم یکی زدم تو سر گوجو ولی خب بینهایتش فعال بود.
گوجو: خنده ی معروفش* فکر کردی حرفم میشی؟ *بهت نگاه کرد* می خوای بری مدرسه ها. برا کی انقد تیپ زدی
ا.ت: ب... به تو چه. من مثل تو نیستم که فقط شیشه ی عینکمو تمیز کنم و برم.
دیدم گوجو یه لبخند عجیب زد...
گوجو: فهههممییدممم گتوووووو؟
ا.ت: ب... برو بابا چی میگی
گوجو: خب خب به عنوان ارشدت میگم باید بهش اعتراف کنی
ا.ت: *قیافه پوکر* ارشد؟؟ منظورت داداش بزرگ تره؟؟
گوجو: اون که اره ولی تو مدرسه ارشدت حساب میشم
ا.ت: فع...فعلا به تو ربطی نداره
گوجو: فعلا
ا.ت: باشه بابا...
*توی مدرسه*
وارد کلاس شدم و دیدم شوکو صندلی جلو نشسته و گتو هم پشت سرش.
یهو دیدم گوجو دوید و رفت پشت سر شوکو نشست و یه لبخند ملیح شیطانی بهم زد.
الان تنها جایی که خالی بود کنار گتو بود...
من دستم بهت برسه گوجو ساتوروووووو
کیفم رو گذاشتم روی صندلی و نشستم رو صندلی.
گتو: سلام ا.ت سان
ا.ت: س... سلام گتو...
نکنه سرخ شدم!؟ چرا اینطوری نگاه می کنه!؟ نمی فهمم چه مرگمهههههههههه...
این پارت اول فیک گتو بود و میدونم خیلی بد بود*-*
چون من توی نوشتن پارت اول و پارت آخر فیک ها افتضاحم🗿💔
از پارت بعدی بهتر میشه
۶.۱k
۰۸ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.