پارت ۹۹
پارت ۹۹
#تهیونگ
بعد از اینکه مطمئن شدم رفت توی اتاقش رفتم توی لابی رستوران! همه احترام میزاشتن بهم ! میدونستن که همراهان جویی هستیم. رفتم توی مترجم سخن گو و ازشون پرسیدم که اینجا مال جوییه! اونا هم گفتن اره مال خودشه ! هنگ کرده بودم. اخه تو ۲۳ سال سن چه طوری انقدر پولداره؟؟؟ همین طوری یه سری سوالا ازشون پرسیدم. یه بروشور از جاهای گردشگری بهم دادن و شروع کردم خوندنش! خیلی خوابم میومد ولش کردم و برگشتم توی اتاقم و خوابیدم ...
#جویی
بعد از چند ساعت استراحت با اعضا رفتیم توی رستوران و شروع کردیم غذا خوردن ! سومی هم بود . خیلی خوب بود که اونم بود یه کمک حالی بود بهم !
شوگا: یااا چه غذایی بود !!
جیهوپ: جویی برنامه مون چیه ؟
جویی: فکر کنم اول از جاهای تاریخی دیدن کنیم !
تهیونگ: من جاهای تاریخی دوست دارم ..
نامجون: پاریس که همش جای تاریخیه!!!
جویی: اول میریم دانشگاه ! چون خود دانشگاه هنر های زیبایی یه بخش هایی داره که چندین هزار ساله اس ! بعدش برمی گردیم هتل چون نمیخوام سلامتیمون به خطر بیافته !!
کوکی: پس کی میریم کمپانی خودت !!؟؟
سومی: کوک! تو خوابت نمیاد ؟؟😐 باید استراحت کنی
نامجون: اوه اوه کوکی ! دیگه اختیارت دست خودت نیس!!😂
کوکی: من حاضرم هر کاری میگه بکنم ولی به خودش آسیب نزنه !!😔
جیمین: مگه چی شده کوکی !؟ سومی ! چیزی شده؟
سومی: یااا کوک ! چیزی نیست بابا !!...
کوکی: دیشب تا صبح نخوابیده و مشروب خورده !!
سومی: یااا کوکی !!!! 🥺
من: یا سومی از اون آدما نیست که مشروب بخوره! مگه چیزی شده باشه !
سومی: الان این چه بحثی بود راه انداختی کوک !؟؟
کوکی: ببخش سومی نمیخواستم ناراحتت کنم !
تهیونگ: هی هی !!🥴 بحث های عاشقانه تون رو نیارین جلوی ما !! بسه دیگه بسه بسه !
جیمین: اره راست میگه ! یعنی چی بحث های خودتون رو به ما ربط میدین !
یهو سومی بلند شد و پشت هم تعظیم میکرد
سومی: ببخشید !! معذرت میخوام!!
نامجون: ی..یااا چیزی نشده که ! ههه بس کن ! مارو خجالت زده میکنی! ☺️😑
جویی: سومی برو پذیرش و لیست کارایی که باید بکنیم و بیار تا بریم ( به فرانسوی )
شوگا: یااا شروع کردن ! هععیی! پووف! 😒
سومی : باشه استاد ( به فرانسوی )
جین: سومی حداقل تو کره ای جواب بده ! یااا!!!! 😭😂
ادامه پارت بعدی
لایک و کامنت فراموش نشه
#colorfullcoat #رمان_کت_رنگی
#تهیونگ
بعد از اینکه مطمئن شدم رفت توی اتاقش رفتم توی لابی رستوران! همه احترام میزاشتن بهم ! میدونستن که همراهان جویی هستیم. رفتم توی مترجم سخن گو و ازشون پرسیدم که اینجا مال جوییه! اونا هم گفتن اره مال خودشه ! هنگ کرده بودم. اخه تو ۲۳ سال سن چه طوری انقدر پولداره؟؟؟ همین طوری یه سری سوالا ازشون پرسیدم. یه بروشور از جاهای گردشگری بهم دادن و شروع کردم خوندنش! خیلی خوابم میومد ولش کردم و برگشتم توی اتاقم و خوابیدم ...
#جویی
بعد از چند ساعت استراحت با اعضا رفتیم توی رستوران و شروع کردیم غذا خوردن ! سومی هم بود . خیلی خوب بود که اونم بود یه کمک حالی بود بهم !
شوگا: یااا چه غذایی بود !!
جیهوپ: جویی برنامه مون چیه ؟
جویی: فکر کنم اول از جاهای تاریخی دیدن کنیم !
تهیونگ: من جاهای تاریخی دوست دارم ..
نامجون: پاریس که همش جای تاریخیه!!!
جویی: اول میریم دانشگاه ! چون خود دانشگاه هنر های زیبایی یه بخش هایی داره که چندین هزار ساله اس ! بعدش برمی گردیم هتل چون نمیخوام سلامتیمون به خطر بیافته !!
کوکی: پس کی میریم کمپانی خودت !!؟؟
سومی: کوک! تو خوابت نمیاد ؟؟😐 باید استراحت کنی
نامجون: اوه اوه کوکی ! دیگه اختیارت دست خودت نیس!!😂
کوکی: من حاضرم هر کاری میگه بکنم ولی به خودش آسیب نزنه !!😔
جیمین: مگه چی شده کوکی !؟ سومی ! چیزی شده؟
سومی: یااا کوک ! چیزی نیست بابا !!...
کوکی: دیشب تا صبح نخوابیده و مشروب خورده !!
سومی: یااا کوکی !!!! 🥺
من: یا سومی از اون آدما نیست که مشروب بخوره! مگه چیزی شده باشه !
سومی: الان این چه بحثی بود راه انداختی کوک !؟؟
کوکی: ببخش سومی نمیخواستم ناراحتت کنم !
تهیونگ: هی هی !!🥴 بحث های عاشقانه تون رو نیارین جلوی ما !! بسه دیگه بسه بسه !
جیمین: اره راست میگه ! یعنی چی بحث های خودتون رو به ما ربط میدین !
یهو سومی بلند شد و پشت هم تعظیم میکرد
سومی: ببخشید !! معذرت میخوام!!
نامجون: ی..یااا چیزی نشده که ! ههه بس کن ! مارو خجالت زده میکنی! ☺️😑
جویی: سومی برو پذیرش و لیست کارایی که باید بکنیم و بیار تا بریم ( به فرانسوی )
شوگا: یااا شروع کردن ! هععیی! پووف! 😒
سومی : باشه استاد ( به فرانسوی )
جین: سومی حداقل تو کره ای جواب بده ! یااا!!!! 😭😂
ادامه پارت بعدی
لایک و کامنت فراموش نشه
#colorfullcoat #رمان_کت_رنگی
۴۶.۵k
۰۴ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.