شوگا:ا.ت من تو راه خونه تنهام میای باهم بریم
شوگا:ا.ت من تو راه خونه تنهام میای باهم بریم
ا. ت :آ آره
شوگا :باشه
خونه =
ا.ت :(باداد) سویییییییییییییی
سویی:بله
ا.ت:اون چی بود گفتی
سویی:چی من چی گفتم
ا.ت :تو به یونگی گفتی من بهش علاقه دارم
سویی :آره من گفتم
ویوا.ت :بعد از ناهار رفتم اتاقم که استراحت کنم
چهار دقیقه ی که میشد که خوابیدم که یونگی زنگ زد از اونجای که شماره ش ناشناس بود با بی عصابی جواب دادم
ا.ت:بله
شوگا:ا.ت خودتی
ا.ت :آره خودمم چی شد
شوگا :میخواستم ی سوال بپرسم
ا.ت :بگو
شوگا :میشه بریم بیرون
ا.ت :ها😦
شوگا :اگر میخوای فکر کنی بکن (بسمالله )بعد بهم زنگ بزن
ا. ت:باشه
ی جوری از پله ها پاین اومدم که افتادم
سویی :چته
ا. ت:من میخوام با یونگی برم بیرون
سویی:ها چه جالب تو گفتی یا اون
ات :اون بای
شوگا زنگ زد :ا.ت من سر کوچه تونم
ا.ت :من چرا تو رو نمی بینم
شوگا :من چرا تو رومی بینم
ا.ت: آ من تو رو نمی بینم کجای
شوگا تو ماشین روبه روت
ا.ت :اون توی ؟
شوگا :آره
خب دیگه تو ماشین نشست
رفت رستوان بعد پارک
پارک =
ا.ت :یونگی بچه شدی از بالای سرسره بیا پاین
شوگا : دلم نمی خواد
ا.ت :العان که اومدی پاین دیگه بالا نرو
شوگا :باشه
ا.ت :ساعت ده شد بریم
شوگا :فردا که دانشگاه تعطیله
ا.ت:برای اون نه من نمی خوام دیر برم خونه
شوگا :اوکی
ماشین =
ا.ت :یونگی میشه گاز ندی
شوگا :میترسی
ا.ت :نه فقط نمی خوام بمیرم
شوگا :نمی میری
ویو ا.ت :انقدر بیرون چرخیدیم که زمان از دستمون در رفت ساعت ۱۲ شد
خونه :
سویی:ا.ت کجا بودی 😡
ا.ت :بیرون
سویی:کجا
ا.ت :بیرون دیگه
سویی :باشه
ا. ت :آ آره
شوگا :باشه
خونه =
ا.ت :(باداد) سویییییییییییییی
سویی:بله
ا.ت:اون چی بود گفتی
سویی:چی من چی گفتم
ا.ت :تو به یونگی گفتی من بهش علاقه دارم
سویی :آره من گفتم
ویوا.ت :بعد از ناهار رفتم اتاقم که استراحت کنم
چهار دقیقه ی که میشد که خوابیدم که یونگی زنگ زد از اونجای که شماره ش ناشناس بود با بی عصابی جواب دادم
ا.ت:بله
شوگا:ا.ت خودتی
ا.ت :آره خودمم چی شد
شوگا :میخواستم ی سوال بپرسم
ا.ت :بگو
شوگا :میشه بریم بیرون
ا.ت :ها😦
شوگا :اگر میخوای فکر کنی بکن (بسمالله )بعد بهم زنگ بزن
ا. ت:باشه
ی جوری از پله ها پاین اومدم که افتادم
سویی :چته
ا. ت:من میخوام با یونگی برم بیرون
سویی:ها چه جالب تو گفتی یا اون
ات :اون بای
شوگا زنگ زد :ا.ت من سر کوچه تونم
ا.ت :من چرا تو رو نمی بینم
شوگا :من چرا تو رومی بینم
ا.ت: آ من تو رو نمی بینم کجای
شوگا تو ماشین روبه روت
ا.ت :اون توی ؟
شوگا :آره
خب دیگه تو ماشین نشست
رفت رستوان بعد پارک
پارک =
ا.ت :یونگی بچه شدی از بالای سرسره بیا پاین
شوگا : دلم نمی خواد
ا.ت :العان که اومدی پاین دیگه بالا نرو
شوگا :باشه
ا.ت :ساعت ده شد بریم
شوگا :فردا که دانشگاه تعطیله
ا.ت:برای اون نه من نمی خوام دیر برم خونه
شوگا :اوکی
ماشین =
ا.ت :یونگی میشه گاز ندی
شوگا :میترسی
ا.ت :نه فقط نمی خوام بمیرم
شوگا :نمی میری
ویو ا.ت :انقدر بیرون چرخیدیم که زمان از دستمون در رفت ساعت ۱۲ شد
خونه :
سویی:ا.ت کجا بودی 😡
ا.ت :بیرون
سویی:کجا
ا.ت :بیرون دیگه
سویی :باشه
۱۳.۶k
۰۵ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.