ویو شوگا :وقتی دیشب رو یادم میاد به این فکر میکنم که من ت
ویو شوگا :وقتی دیشب رو یادم میاد به این فکر میکنم که من تابه حال پیش هیچ کسی این جوری نبودم چرا انقدر شبیه بچه ها شدم
فلش بک دیشب =
شوگا :برای فردا تمرین پیانو کجا همو ببینیم
ا.ت:بیا خونه ما باهام تمرین کنیم
شوگا:خب باشه
پایان فلش بک
زنگ در خورد
سویی : آ شما
شوگا :من یونگی هستم قرار بود برای تمرین پیانو پیش ا.ت بیام
سویی:آ بیا بیا تو
شوگا :ا.ت کو
سویی :بالا هست تو اتاقش ساعت چند
شوگا :۱۱
سویی:معمولا ا.ت ساعت نه یا ده بیدار میشه
برو بالا پیشش
شوگا :باشه
یونگی در زد
یونگی :ا.ت ،ا.ت
ویو یونگی :در رو باز کردم عین بچه خواب بود روی صندلی کنار تختش نشستم
شوگا :ا.ت بیدار شو
ا.ت:سویی دیروز بیرون بودم بزار بخوابم
شوگا :سویی🤨؟
شوگا :(باداد)ا.ت
ا. ت :بله
شوگا:(آروم )بیدار شو
ا.ت:باشه وایستا لباسمو عوض کنم
تمرین پیانو =
وقتی داشت پیانو میزد یجوری دلم میخواست بغلشکنم که قابل درک نیست تا خوابم برد سرم خورد به پیانو
شوگا :(باخنده)ا.ت بلند شو😄
ا.ت:سرم
ویو شوگا:اوخی
شوگا :حالا تو باید بزنی (پیانو😶🌫️🤭)
😝
فلش بک دیشب =
شوگا :برای فردا تمرین پیانو کجا همو ببینیم
ا.ت:بیا خونه ما باهام تمرین کنیم
شوگا:خب باشه
پایان فلش بک
زنگ در خورد
سویی : آ شما
شوگا :من یونگی هستم قرار بود برای تمرین پیانو پیش ا.ت بیام
سویی:آ بیا بیا تو
شوگا :ا.ت کو
سویی :بالا هست تو اتاقش ساعت چند
شوگا :۱۱
سویی:معمولا ا.ت ساعت نه یا ده بیدار میشه
برو بالا پیشش
شوگا :باشه
یونگی در زد
یونگی :ا.ت ،ا.ت
ویو یونگی :در رو باز کردم عین بچه خواب بود روی صندلی کنار تختش نشستم
شوگا :ا.ت بیدار شو
ا.ت:سویی دیروز بیرون بودم بزار بخوابم
شوگا :سویی🤨؟
شوگا :(باداد)ا.ت
ا. ت :بله
شوگا:(آروم )بیدار شو
ا.ت:باشه وایستا لباسمو عوض کنم
تمرین پیانو =
وقتی داشت پیانو میزد یجوری دلم میخواست بغلشکنم که قابل درک نیست تا خوابم برد سرم خورد به پیانو
شوگا :(باخنده)ا.ت بلند شو😄
ا.ت:سرم
ویو شوگا:اوخی
شوگا :حالا تو باید بزنی (پیانو😶🌫️🤭)
😝
۱۳.۵k
۰۵ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.