پارت ( ۷ )
پارت ( ۷ )
وقتی بچتو دزدید تا بهت نزدیک بشه........
رفتم سمت ماشین و به سمت آدرسی که فرستاد حرکت کرد بعد چند دقیقه روبروی عمارت زیبا و بزرگی ماشین و نگه داشتم خونش دور از شهر و سمت باغ های ویلایی بود خونه بزرگ و درخشانی داشت رفتم سمت در عمارت در و زدم یه نگهبان که فکر کنم بادیگارد بود در رو باز کرد
بادیگارد: بفرمایید کاری دارین خانم؟
+من و یه آقایی فرستادن اینجا
بادیگارد : شما حق ورود ندارین خانم
_بزار بیاد تو
بادیگارد : چشم ارباب
وارد شدم که باز با اون قیافه ترسناکش مواجه شدم خیلی سریع ازم جلو زد و وارد عمارت شد منم پشت سرش حرکت کردم داخل عمارت خیلی قشنگتر از اونی بود که فکر میکردم
+بچم کجاس
_منظورت بچمونه دیگه نه ؟
+واسه چی منو آوردی اینجا
_اینجا جاییه که قراره زندگی کنی
+چی...چرا
_چون من میگم
+خیلی زورگویی آقای غریبه
_پارک جیمین هستم
+خب آقای پارک بچمو نمیدی؟
_نخیر زیادی از اینجا خوشش امده
+چی
_این تازه شروع ماجراس باید دیگه به اینجا عادت کنید با وارد شدنمون در داخلیه عمارت رو بستن و قفل کردن از کارشون ترسیدم
+چرا درو بستن ؟
_چون من گفتم
+برای چی
_برای اینکه فرار نکنی دال
+ چرا ولم نمیکنی ازم چی میخوای چرا دوست نداری باور کنی من تورو نمیخوام
_ولی من میخوام خودت چرا دوست نداری باور کنی من دوست دارم
+شرایط من اصلا خوب نیست
_چه شرایطی واسه چی باید بد باشه ( عصبی )
+من دیگه زن شدم نمیتونم مال تو باشم
با قدم هایی عصبی نزدیکم شد که چند قدم به عقب رفتم
_هر بهونه ای دوست داری بیار وسط عشقمون ولی من بازم ازت دل نمیکنم ( عصبی )
™
™
™
™
™
™
™
™
شرایط:
۲۰ : لایک
۱۵ : کامنت
وقتی بچتو دزدید تا بهت نزدیک بشه........
رفتم سمت ماشین و به سمت آدرسی که فرستاد حرکت کرد بعد چند دقیقه روبروی عمارت زیبا و بزرگی ماشین و نگه داشتم خونش دور از شهر و سمت باغ های ویلایی بود خونه بزرگ و درخشانی داشت رفتم سمت در عمارت در و زدم یه نگهبان که فکر کنم بادیگارد بود در رو باز کرد
بادیگارد: بفرمایید کاری دارین خانم؟
+من و یه آقایی فرستادن اینجا
بادیگارد : شما حق ورود ندارین خانم
_بزار بیاد تو
بادیگارد : چشم ارباب
وارد شدم که باز با اون قیافه ترسناکش مواجه شدم خیلی سریع ازم جلو زد و وارد عمارت شد منم پشت سرش حرکت کردم داخل عمارت خیلی قشنگتر از اونی بود که فکر میکردم
+بچم کجاس
_منظورت بچمونه دیگه نه ؟
+واسه چی منو آوردی اینجا
_اینجا جاییه که قراره زندگی کنی
+چی...چرا
_چون من میگم
+خیلی زورگویی آقای غریبه
_پارک جیمین هستم
+خب آقای پارک بچمو نمیدی؟
_نخیر زیادی از اینجا خوشش امده
+چی
_این تازه شروع ماجراس باید دیگه به اینجا عادت کنید با وارد شدنمون در داخلیه عمارت رو بستن و قفل کردن از کارشون ترسیدم
+چرا درو بستن ؟
_چون من گفتم
+برای چی
_برای اینکه فرار نکنی دال
+ چرا ولم نمیکنی ازم چی میخوای چرا دوست نداری باور کنی من تورو نمیخوام
_ولی من میخوام خودت چرا دوست نداری باور کنی من دوست دارم
+شرایط من اصلا خوب نیست
_چه شرایطی واسه چی باید بد باشه ( عصبی )
+من دیگه زن شدم نمیتونم مال تو باشم
با قدم هایی عصبی نزدیکم شد که چند قدم به عقب رفتم
_هر بهونه ای دوست داری بیار وسط عشقمون ولی من بازم ازت دل نمیکنم ( عصبی )
™
™
™
™
™
™
™
™
شرایط:
۲۰ : لایک
۱۵ : کامنت
۱۹.۴k
۳۱ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.