p28

p28

ا.ت ویو
کمرم و گرفت و بیشتر به خودش نزدیک کرد
با صدای اروم و بم لب زد
_این لباس خیلی بهت میاد پرنسس
+ میخوام پا شم ( تو باید دست شی )
_ برو بگیر بخواب
+ تو چی ؟
_ میخوام فیلم ببینم
+ منم میبینم
_ مناسبت نیس
+ میخوام ببینم
_ همین که گفتم میخوابی
اوفف پسره ی ...
رفتم رو تخت و پتو رو کشیدم رو سرم
تهیونگ هم کنارم دراز کشید و
تلویزیون و روشن کرد ( تلویزیون رو به رو تخته)
منم یواشکی نگاه میکردم
فیلم در مورد دختری بود که با یه معتاد ازدواج میکنه
اما بعدش خیانت میکنه و با یه پسری که از خودش ۱۲ سال کوچیک تره
س/ک/س میکنه * پسره ۱۷ سالشه *
مسره هم میره بقیه دوستاش رو میاره و دختره رو اذیت میکنن
دختره مجبوره هرشب زیرشون باشع و کلا فیلم +۱۸ بود
نگاه تهیونگ کردم خیلی ریلکس بود
از کنترل خارج شدم و پتو رو بیشتر کشیدم پایین
تهیونگ نگاهم کرد و با اخم غلیظی گفت
_ چرا نخوابیدی ؟
+ چرا همچین فیلمی نگاه میکنی ؟
_ چرا فیلمو نگاه کردی ؟( اخم )
+ چی ؟
_ فکر کردی نفهمیدم یواشکی دید میزدی ( اخم )
+ ببخشید ، میشه منم ببینم ؟
_ هومم
نشستیم باهم فیلمه رو دیدیم
بعدش من خوابیدم و مشتم کردم به تهیونگ
چشام داشت گرم میشد که دستی دورم قفل شد
+ دستتو بردار
جوابی نداد
+ بهم دست نزن
_ خفه خون ( اروم )
+ حق نداری بهم دست بزنی ( عصبی )
_ دارم ، دوست دارم پرنسسم و بغل کنم
حلقه دستشو محکم تر کرد و بیشتر بهم چسبید ،
پشت گردنم و مک ارومی زد
+ هوفف
بحث کردن باهاش سودی نداره
پس سعی کردم بخوابم
....