ادامه...
ادامه...
نامی:چیشده؟من که معذرتخواهی کردم
هانا:میدونی وقتی دیدم اون دختررو میبوسی چ حالی شدم؟*گریه*
نامی:چیکار کنم من؟؟
هانا جوابی نداد نامی هم استارو و زد و شروع کرد به بوسیدن هانا
..
نامی:حالا چی الان کامل بخشیدیم؟؟
هانا:اوهم
نامی:بخواب فرشته کوچولوی من که خیلی خسته شدی
هانا:اوهم
...
نامجون و هانا و اونوو تا اخر عمر پیش هم زندگی و خوبیو داشتن و همیشه به هم عشق میورزیدن🫂🖇❤
نامی:چیشده؟من که معذرتخواهی کردم
هانا:میدونی وقتی دیدم اون دختررو میبوسی چ حالی شدم؟*گریه*
نامی:چیکار کنم من؟؟
هانا جوابی نداد نامی هم استارو و زد و شروع کرد به بوسیدن هانا
..
نامی:حالا چی الان کامل بخشیدیم؟؟
هانا:اوهم
نامی:بخواب فرشته کوچولوی من که خیلی خسته شدی
هانا:اوهم
...
نامجون و هانا و اونوو تا اخر عمر پیش هم زندگی و خوبیو داشتن و همیشه به هم عشق میورزیدن🫂🖇❤
۸۷.۱k
۲۶ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.