My charming mafia
#My_charming_mafia
#مافیای_جذاب_من
#part13
ویو جونگکوک
زمانی ک گف اگ دوستم داری بیا ناخوداگاهه بلند شدم و رفتم تند امادع بشم ک برم کلاس عشق این دختر دار روانیم میکنع رفتم ی لباس پوشیدم(میزارم)
موهامو درست کردم رفتم تو ماشینم با سرعت زیاد حرکت کردم
ویو ات
واییی اگ بیاد چی ن باو نمیاد من کفتم اگ دوستم داری بیا اونم دوستم ندار نمیاد ار بابا مطمعنم تو همین فکرا بودم ک یهو در کلاس باز شد جونک کوک با ی استایل خفن وارد کلاس شد همه نگاش میکردن اومد پیش منو گفت
-بیا بریم
+ک.. کجاع
-از این کلتس بزنیم بیرون
+چ... چی
-الان ن تهیونگ هس ن اون دوتا دختر خاله هات پس بیا منو توعم بریمم میای باهام
+ن.. نمیدونم
+ک یهو دستمو کسید سریع کیفمو برداشتم دنبالش رفتم استاد اومد وارد کلاس
=شما دوتا کجاع تشریف میبرید
-میخوایم از این کلاس بریم
=نمیش سرع جاتون بسینید
-رو عصاب من رِژِع نرو استاد خان بکش کنار
راهش ادامه داد سوار ماشین شدیم یکم ترسیدم بهش گفتم
+چ.. چیکار میکنی
-فعلن عیچی نگو ساکت شو
+دیگه هیچی نگفتمو تا وقتی رسیدیم ب ی ویلا چقد خوشگل بود از بیرون خدمتکارا درو باز کردن داخلش ک بهشت بود جونگکوک یهو. گفت
-ب امارت من خوش اومدی از این ب بعد قرار اینجا زندگی کنی وسایلاتو از خونت گفتم بیارن و تو اتاقت چیدن
+چ... چی چی داری میکی
-پدرت ترو ب من دادع تو دیگع مال منی
ی کاغذ نشونم داد ک توش نوشتع بود من دیک مال جونک کوکم اونم دست خط بابام بود با امضاش با ی فیلم نشونم داد بابام داشت میگفت ک دیک من مال اینم بغضم کرفت فقط بلند داد زدم
+لعنت ب همتون(با داد)
ویو جونگ کوک
-با این حرفش ناراحت شدم ولی ب روی خودم نیوردم بش اتاقشو نشون دادم اینم رفت تو اتاق در بست فقط داشت گریع میکرد
ویو ات
+بعد چند ساعت گریع خابم گرفت وقتی بیدار شدم جونگ کوک بالاسر خودم دیدم
-بیدار شدی
+برو بیرون
-ن باید امادع شی بریم سروقت پروژع فردا باید تحویل بدیم تو خواب بودی من تا جایی ک تونستم انجامش دادم
+هیبب بش امیدوارم بعد پروژع همه چی تموم
ادامه دارد........
ببخشید اینترنت نداشتم نتونستم بزارم
#مافیای_جذاب_من
#part13
ویو جونگکوک
زمانی ک گف اگ دوستم داری بیا ناخوداگاهه بلند شدم و رفتم تند امادع بشم ک برم کلاس عشق این دختر دار روانیم میکنع رفتم ی لباس پوشیدم(میزارم)
موهامو درست کردم رفتم تو ماشینم با سرعت زیاد حرکت کردم
ویو ات
واییی اگ بیاد چی ن باو نمیاد من کفتم اگ دوستم داری بیا اونم دوستم ندار نمیاد ار بابا مطمعنم تو همین فکرا بودم ک یهو در کلاس باز شد جونک کوک با ی استایل خفن وارد کلاس شد همه نگاش میکردن اومد پیش منو گفت
-بیا بریم
+ک.. کجاع
-از این کلتس بزنیم بیرون
+چ... چی
-الان ن تهیونگ هس ن اون دوتا دختر خاله هات پس بیا منو توعم بریمم میای باهام
+ن.. نمیدونم
+ک یهو دستمو کسید سریع کیفمو برداشتم دنبالش رفتم استاد اومد وارد کلاس
=شما دوتا کجاع تشریف میبرید
-میخوایم از این کلاس بریم
=نمیش سرع جاتون بسینید
-رو عصاب من رِژِع نرو استاد خان بکش کنار
راهش ادامه داد سوار ماشین شدیم یکم ترسیدم بهش گفتم
+چ.. چیکار میکنی
-فعلن عیچی نگو ساکت شو
+دیگه هیچی نگفتمو تا وقتی رسیدیم ب ی ویلا چقد خوشگل بود از بیرون خدمتکارا درو باز کردن داخلش ک بهشت بود جونگکوک یهو. گفت
-ب امارت من خوش اومدی از این ب بعد قرار اینجا زندگی کنی وسایلاتو از خونت گفتم بیارن و تو اتاقت چیدن
+چ... چی چی داری میکی
-پدرت ترو ب من دادع تو دیگع مال منی
ی کاغذ نشونم داد ک توش نوشتع بود من دیک مال جونک کوکم اونم دست خط بابام بود با امضاش با ی فیلم نشونم داد بابام داشت میگفت ک دیک من مال اینم بغضم کرفت فقط بلند داد زدم
+لعنت ب همتون(با داد)
ویو جونگ کوک
-با این حرفش ناراحت شدم ولی ب روی خودم نیوردم بش اتاقشو نشون دادم اینم رفت تو اتاق در بست فقط داشت گریع میکرد
ویو ات
+بعد چند ساعت گریع خابم گرفت وقتی بیدار شدم جونگ کوک بالاسر خودم دیدم
-بیدار شدی
+برو بیرون
-ن باید امادع شی بریم سروقت پروژع فردا باید تحویل بدیم تو خواب بودی من تا جایی ک تونستم انجامش دادم
+هیبب بش امیدوارم بعد پروژع همه چی تموم
ادامه دارد........
ببخشید اینترنت نداشتم نتونستم بزارم
۲۱.۱k
۰۱ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.