نه پیشانی بلندی دارم
نه پیشانی بلندی دارم
نه انگشت های کشیده ای
از وقتی دوستت دارم
رو به هر آینه ای که می ایستم
بیش تر از آنکه زیبا باشم !
خوشبختم ...
به من بگو ناگهان چگونه شد
که از میان این همه درخت سر به فلک کشیده
این همه شاخه ی سرسبز
زنی را پذیرفتی
که چشم هایش !
همرنگ چوب سوخته است؟
و صدای قلبش ، صدای گر گر آتش ...
چگونه شد که از این جنگل بزرگ
از میان این همه گل های رنگارنگ
تنها یک گیاه ناشناخته را
خوشبخت کرده ای !
عشق من ؟
نه انگشت های کشیده ای
از وقتی دوستت دارم
رو به هر آینه ای که می ایستم
بیش تر از آنکه زیبا باشم !
خوشبختم ...
به من بگو ناگهان چگونه شد
که از میان این همه درخت سر به فلک کشیده
این همه شاخه ی سرسبز
زنی را پذیرفتی
که چشم هایش !
همرنگ چوب سوخته است؟
و صدای قلبش ، صدای گر گر آتش ...
چگونه شد که از این جنگل بزرگ
از میان این همه گل های رنگارنگ
تنها یک گیاه ناشناخته را
خوشبخت کرده ای !
عشق من ؟
۳.۰k
۱۵ تیر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱۵۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.