هرگز با چشمهای من خودت را تماشا نکردهای تا بدانی چقدر ز
هرگز با چشمهای من خودت را تماشا نکردهای تا بدانی چقدر زیبایی!
هرگز با گوشهای من خودت را نشنیدهای تا بدانی چه آرامشی توی صدایت ریخته!
هرگز با پاهای من با شوق به سمتِ خودت قدم برنداشتهای و هرگز با دستهای من دست خودت را نگرفتهای!
تو هرگز با قلبِ من خودت را دوست نداشتهای و نمیدانی چگونه میشود عاشقت شد و از این عشق مُرد!
تو نمیدانی!
تو هیچ چیز نمیدانی!
هرگز با گوشهای من خودت را نشنیدهای تا بدانی چه آرامشی توی صدایت ریخته!
هرگز با پاهای من با شوق به سمتِ خودت قدم برنداشتهای و هرگز با دستهای من دست خودت را نگرفتهای!
تو هرگز با قلبِ من خودت را دوست نداشتهای و نمیدانی چگونه میشود عاشقت شد و از این عشق مُرد!
تو نمیدانی!
تو هیچ چیز نمیدانی!
- ۲.۴k
- ۱۸ آذر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط