ℙ𝕒𝕣𝕥⁵⁹
ℙ𝕒𝕣𝕥⁵⁹
÷رسیدیم!
+اینجا کجاس؟
☆حالا میفهمی!
+خونه قبلی رو فروختین؟
نونا دستمو گرفت منو به داخل باغ برد!
÷اینجا رو یکی از دوستای هیونجین بهمون قرض داد تا اینکه ته مارو پیدا نکنه!
+چییی؟ یعنی همش باید پنهون کاری کنیم؟ من دوست ندارم!
÷نهه..فقط تا زمانی ک از کشور خارج شیم!
+م...
÷هیشش! زیاد خرف نزن بت فشار میاد!
منو به یکی از اتاقا برد،روی تخت دراز کشیدم!
بش زل زدم!
آروم دستاشو تو موهام فروبرد د نوازش کرد.
÷فک نمیکردم دوباره بتونم راحت کنارت بشینم و باهات حرف بزنم!
لبخندی زدم!
÷ای کاش...
+چیی؟
÷....؟!
+معلومه! هقق ای کاش هیچوقت گول ته رو...
÷نمیخوام دربارش حرف بزنی! نمیخوام اسمشو به زبون بیاری! حتی حق نداری بش فک کنی!
بقلش کردم!
+بش!
(ویو نونا)
حالش هیچ خوب نبود! واسه اینکه بهش فشار نیاد روتخت خوابوندمش و ملحفه رو روش کشیدم!
÷بخواب تا من برات آب پرتقال بیارم!
رفتم پایین! هیونجین داشت دور و بر رو مرتب میکرد!
☆خوابید؟
÷ارع...کمک میخوای؟
☆نه تو ب کارات برس
÷رفتم و براش آب پرتقال گرفتم! و بردم اتاقش
÷ات
+هقق
÷چرا اینطوری میکنی؟ بهم بگو چیشده؟
+هقق...همه جی اشتباهه! من با کاری ک کردم زندگی شمارو خودمو حتی بچمو خراب کردم!
بقلش کردم! نمیتونستم درکش کنم! من مادر نشدم! ولی خب تجربه بارداری داشتم! همون ک بفهمی بچت توی شکمته وابستشی چ برسه به اینجا!
+نونا!
÷جانم؟
+بچت...بچت چیشد؟
با حرفش تمام ذهنمو بهم ریخت! بچه ای ک به خاطر استرسم و افسردگیم سقط شد!
÷او....اون سقط شد!
+چیییی؟ چرااا
÷بهش فک نکن!
بلند شدم ک برم
+نونااا
اینم پارت جدیددددددد
_______________
https://wisgoon.com/roona_bts
نویسنده دومه فیک
_______________
#فیک
÷رسیدیم!
+اینجا کجاس؟
☆حالا میفهمی!
+خونه قبلی رو فروختین؟
نونا دستمو گرفت منو به داخل باغ برد!
÷اینجا رو یکی از دوستای هیونجین بهمون قرض داد تا اینکه ته مارو پیدا نکنه!
+چییی؟ یعنی همش باید پنهون کاری کنیم؟ من دوست ندارم!
÷نهه..فقط تا زمانی ک از کشور خارج شیم!
+م...
÷هیشش! زیاد خرف نزن بت فشار میاد!
منو به یکی از اتاقا برد،روی تخت دراز کشیدم!
بش زل زدم!
آروم دستاشو تو موهام فروبرد د نوازش کرد.
÷فک نمیکردم دوباره بتونم راحت کنارت بشینم و باهات حرف بزنم!
لبخندی زدم!
÷ای کاش...
+چیی؟
÷....؟!
+معلومه! هقق ای کاش هیچوقت گول ته رو...
÷نمیخوام دربارش حرف بزنی! نمیخوام اسمشو به زبون بیاری! حتی حق نداری بش فک کنی!
بقلش کردم!
+بش!
(ویو نونا)
حالش هیچ خوب نبود! واسه اینکه بهش فشار نیاد روتخت خوابوندمش و ملحفه رو روش کشیدم!
÷بخواب تا من برات آب پرتقال بیارم!
رفتم پایین! هیونجین داشت دور و بر رو مرتب میکرد!
☆خوابید؟
÷ارع...کمک میخوای؟
☆نه تو ب کارات برس
÷رفتم و براش آب پرتقال گرفتم! و بردم اتاقش
÷ات
+هقق
÷چرا اینطوری میکنی؟ بهم بگو چیشده؟
+هقق...همه جی اشتباهه! من با کاری ک کردم زندگی شمارو خودمو حتی بچمو خراب کردم!
بقلش کردم! نمیتونستم درکش کنم! من مادر نشدم! ولی خب تجربه بارداری داشتم! همون ک بفهمی بچت توی شکمته وابستشی چ برسه به اینجا!
+نونا!
÷جانم؟
+بچت...بچت چیشد؟
با حرفش تمام ذهنمو بهم ریخت! بچه ای ک به خاطر استرسم و افسردگیم سقط شد!
÷او....اون سقط شد!
+چیییی؟ چرااا
÷بهش فک نکن!
بلند شدم ک برم
+نونااا
اینم پارت جدیددددددد
_______________
https://wisgoon.com/roona_bts
نویسنده دومه فیک
_______________
#فیک
۱۲.۴k
۲۴ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.