شعلههایعشق

#شعله_های_عشق
#part_16
"فردا ساعت ۱۰ صبح به وقت کانادا "

#جسیکا

بیدار شدم و دیدم جین نیست لابد رفته سره کار رفتم بیرون از اتاق و چشمم به قهوه ساز افتاد یه قهوه برا خودم درست کردم و خوردم یکم نوتلا برداشتم و روی نون تست مالیدم و خوردم نشستم کیدراما ی پسران برتر از گل رو نگاه کنم پف فیل آوردم و نشستم نگاه کنم بعده دیدن ۱۵ قسمت زیر چشام گود رفته بود ولی حسم میگفت تا آخرش نگاه کنم صدای کلید در اومد توجه نکردم یهو دختره وسط خیابون داشت چیز میز میفروخت پسره اومد و اون رو بوسید چشام پره ذوق شده بود کم مونده بود جیغ بزنم چون پسره مامانشو گذاشته بود و رفت تا عشقش رو ببوسه یه خورده بعد دستی روی شونم احساس کردم با ترس برگشتم و با چهره ی جین مواجه شدم آب دهنمو قورت دادم و بدون نگاه کردن به تلوزیون استوپ رو زدم وسط بوسه بودن جین با اخم بهم گفت

+ این چی بود داشتی نگاه میکردی؟ نکنه پورن استاری چیزی هستی!

آب دهنمو قورت دادم و گفتم

- نه بخدا سریاله کره ایه قرار نبود اینجور شه چیزه میخاست مامانشو ضایع کنه اصن من که پورن استار نیستم بخدا

با اخم بهم خیره شد و گفت

+ دیگه نبینم همچین چیزی ببینی!

گفتم

- باشه

و بعد گفت

+ گشنمه، نهار چیه؟

با ترس و من من گفتم

- چیزی نپختم حواسم نبود

پوزخندی زد و گفت

+ معلومه!

آب دهنمو دوباره قورت دادم و رفتم سمته آشپز خونه سوسیس های توی یخچال رو برداشتم و خورد کردم حواسم نبود دستمو بریدم و نا خواسته گفتم

- آخ

یهو چیزی پشت سرم احساس کردم جین بود با چسب زخم دستم بست و لب زد

+ مراقب خودت باش منم کمکت میکنم

بعد کمکم کرد سوسیس هارو خورد کردیم سیب زمینی برداشتم و شستم پوستشو کندم و خوردش کردم بعده اینکه یخورده سوسیس ها رنگ گرفتن اونارو اضافه کردم و جین هم زد بعده یکم آورد و توی نون باگت گذاشتیم و خوردیم از لذت لب زدم

- مممم

جین خندید و گفت

+ از بس خوب درست کردم کیف میکنیا!

کلافه لب زدم

- خوبه منم درست کردما! وای جدی خیلی خوشمزه است میخام غذای مورد علاقم رو از پاسته به سوسیس تغییر بدم

هردومون خندیدیم و بعده یخورده جین لباساشو پوشید و بدون حرفی رفت خیلی خوشگل کرده بود کلافه هوفی گفتم و رفتم اتاقم ۲ نودل تند و یه پیتزا کوچیک سفارش دادم برای اینکه جین میاد و گیر نده توی لپ تابم نشستم و کل پسران برتر از گل رو دیدم به ساعت چشمام افتاد ساعت ۱۰ شب بود! چرا جین نیومده؟ یهو گوشیم زنگ خورد شماره کلارا رو دیدم کلافه جواب دادم و لی زدم

- چی از جون من میخای حالو حوصلتو ندارم سیکتو بزن دیگه بهم زنگ نزن
دیدگاه ها (۰)

#شعله_های_عشق #part_16#ادامه‌پارت صدا های پخش و پلایی میومد ...

#شعله_های_عشق #part_17یه پیرهن جذب یاسی پوشیدم وسطاش خش داشت...

#شعله_های_عشق #part_15#ادامه‌پارت سریع به بیرون رفت اره جین ...

#شعله_های_عشق #part_15جسیکا دست جین رو گرفت و به بیرون رفتن ...

╭────────╮ ‌ ‌ ‌ 𝐚 𝐬𝐢𝐩 𝐨𝐟 𝐲𝐨𝐮 ‌ ╰────────╯جـ...

با نوری که خورد تو صورتم بیدار شدم رفتم سرویس بهداشتی کارای ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط