ماه بنفشم
#Maah_Banafsham
#part70
بعد این حرفم بزور رفتم پایین
و دوباره نشستم رو همون کاناپه
وقت قرصام بود
خوردمشون که بعد یک ربع،بیست دقیقه خوابم گرفت
به سختی دراز کشیدم و خوابیدم
«2 hour later»
با تکون خوردن یچی تو بغلم چشمامو باز کردم
دیانا بود!
ولی اینجا چیکار میکرد
_دیانا
+جانم(بغض)
_اینجا چیکار میکنی؟
+دلم برا بغلت تنگ شده بود
با این حرفش سفت چسبوندمش به خدم
_ببخشید باهات بد رفتار کردم
+اشکال نداره تقصیر خدم بود(بغض)
_هعی
+بگیر بخواب شببخیر
_دلت میاد گشنه بخوابم؟؟
+نه ولی هیچی نداریم
_خو برام غذا درست کن
+چی درست کنم؟
_نمد
+بگیر بخواب یه دو سه ساعت دیگه بیدار میشیم صبحانه میخوریم
با این حرفش از بغلم جداش کردم
_یه لحظه بلند میشی
+چرا
_کار دارم
+بش......
#part70
بعد این حرفم بزور رفتم پایین
و دوباره نشستم رو همون کاناپه
وقت قرصام بود
خوردمشون که بعد یک ربع،بیست دقیقه خوابم گرفت
به سختی دراز کشیدم و خوابیدم
«2 hour later»
با تکون خوردن یچی تو بغلم چشمامو باز کردم
دیانا بود!
ولی اینجا چیکار میکرد
_دیانا
+جانم(بغض)
_اینجا چیکار میکنی؟
+دلم برا بغلت تنگ شده بود
با این حرفش سفت چسبوندمش به خدم
_ببخشید باهات بد رفتار کردم
+اشکال نداره تقصیر خدم بود(بغض)
_هعی
+بگیر بخواب شببخیر
_دلت میاد گشنه بخوابم؟؟
+نه ولی هیچی نداریم
_خو برام غذا درست کن
+چی درست کنم؟
_نمد
+بگیر بخواب یه دو سه ساعت دیگه بیدار میشیم صبحانه میخوریم
با این حرفش از بغلم جداش کردم
_یه لحظه بلند میشی
+چرا
_کار دارم
+بش......
۴.۳k
۱۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.