پارت هجدهم
پارت هجدهم
سلام خوبی
لنا:آره خوبم فداتشم کجا بریم؟
عا هر جا تو بگی ولی اولش میرم بیمارستان ۱۰ دقیقه اینا بعد باهام بریم
لنا :خدا مرگم بده بیمارستان واسه چی
خدا نکنه دور از جون هیچی میخوام بدم دیدن کسی بعدش زود میام
لنا :باشه خیالم راحت شد
راه افتادم و رسیدیم بیمارستان
خب لنا من برم زود میام
لنا:باشه فداتشم مواظب باش
باشه
رفتم و آدرس اتاقش رو پرسیدم
داخل اتاق شدم منو دید
جک:ماری ؟تو اینجا چیکار میکنی
هیچی جک اومدم وضعت رو بدونم ببخشید بخاطر من اینجوری شد
جک:راستش لنا من باید معذرت خواهی کنم بدون اجازه بهت نوشیدنی دادم واقعا متاسفم
نه همش بخاطر من که اینجوری شد
حالت خوبع؟
جک :آره خوبم مرسی که به دیدنم اومدی
خیالم راحت شد جک باشع من دیگه میرم
جک :باشه ماری مواظب باش
باشه خدافظ
جک :خدافظ
اومدم بیرون
یا ابلفظللللللللل
اونیکس اینجا چیکار میکنههه
بدبخت شدمممممم
نه نباید منو ببینه
وایسا ببینم اصلا چرا واسم مهمه؟
همونجوری از کنارش رد شدم
اونیکس:ماری؟
ماری وایسا
گوش نکردم و ادامه دادم
یهو داد زد
اونیکس؛ماری یه قدم دیگه برداری هم خودمو و هم تورو میکشم
تا اینو گفت سر جام وایسادم
سلام خوبی
لنا:آره خوبم فداتشم کجا بریم؟
عا هر جا تو بگی ولی اولش میرم بیمارستان ۱۰ دقیقه اینا بعد باهام بریم
لنا :خدا مرگم بده بیمارستان واسه چی
خدا نکنه دور از جون هیچی میخوام بدم دیدن کسی بعدش زود میام
لنا :باشه خیالم راحت شد
راه افتادم و رسیدیم بیمارستان
خب لنا من برم زود میام
لنا:باشه فداتشم مواظب باش
باشه
رفتم و آدرس اتاقش رو پرسیدم
داخل اتاق شدم منو دید
جک:ماری ؟تو اینجا چیکار میکنی
هیچی جک اومدم وضعت رو بدونم ببخشید بخاطر من اینجوری شد
جک:راستش لنا من باید معذرت خواهی کنم بدون اجازه بهت نوشیدنی دادم واقعا متاسفم
نه همش بخاطر من که اینجوری شد
حالت خوبع؟
جک :آره خوبم مرسی که به دیدنم اومدی
خیالم راحت شد جک باشع من دیگه میرم
جک :باشه ماری مواظب باش
باشه خدافظ
جک :خدافظ
اومدم بیرون
یا ابلفظللللللللل
اونیکس اینجا چیکار میکنههه
بدبخت شدمممممم
نه نباید منو ببینه
وایسا ببینم اصلا چرا واسم مهمه؟
همونجوری از کنارش رد شدم
اونیکس:ماری؟
ماری وایسا
گوش نکردم و ادامه دادم
یهو داد زد
اونیکس؛ماری یه قدم دیگه برداری هم خودمو و هم تورو میکشم
تا اینو گفت سر جام وایسادم
- ۱۱۸
- ۲۱ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط