جان جهان دوش کجا بودهای

جانِ جهان! دوش کجا بوده‌ای؟
نی غلطم، در دل ما بوده‌ای

دوش ز هجر تو جفا دیده‌ام
ای که تو سلطان وفا بوده‌ای

آه که من دوش چه سان بوده‌ام!
آه که تو دوش کِرا بوده‌ای!

رَشک بَرَم کاش قبا بودمی
چونک در آغوش قبا بوده‌ای

زَهره ندارم که بگویم ترا
« بی من بیچاره چرا بوده‌ای؟! »

یار سبک روح! به وقت گریز
تیزتر از باد صبا بوده‌ای
‌‌
بی‌تو مرا رنج و بلا بند کرد
باش که تو بنده بلا بوده‌ای

رنگ تو داری، که ز رنگ جهان
پاکی، و همرنگ بقا بوده‌ای

آینهٔ رنگ تو عکس کسیست
تو ز همه رنگ جدا بوده‌ای

#مولوی
دیدگاه ها (۱)

آیندگان

من به دور از دلیل و بی علتبی توجه به عشق و بی دقتخارج از عرف...

«جوان که بودم ،می‌خواستم دنیا را عوض کنم ...نشد ، دنیا مرا ع...

آقای آلبر کامو میگه رنج تنهاست ...و بعد حرفش رو کامل می کنه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط