BTS, Roman

#زندگی_من
#ادامه_پارت_نوزدهم

من- سعی خودمو میکنم.. من ازتون خیلی خیلی ممنونم.

لبخندی مامونم کرد، این دفعه از سر زورکی نبود، از سر مهربونی بیش از حد بود.
وارد شدیم.[خب، یادت باشه که برای بدست اوردن اعتمادش نباید تعارف داشته باشی]
سه دست لباس برداشم، روی لباش لبخند رضایت کافی رو داشت[خیلی زیاد برنداشتی!؟] نه، حتما خوب برداشتی که ازت راضیه.

تهیونگ- اونا رو بده به من، زیادن
من- نه خوبه ممنون

بدون هیچ دفتی از دستم گرفت. [خب، هیچیییی نگو اوکی!]
از مغازه بیرون اومدی.

من- ببخشید اقا، میشه بریم سرویس؟
تهیونگ- اره برو..
..
از سرویس برگشتم و دنبال تهیونگ میگشتم.

من- پس کجاست! خیل خوب، همینجا میشینم تا بیاد

چند لحظه بعد یک پسر حدود ۲۰ و خورده ای سمتم اومد.

..- ببخشید؟

نمیدونستم چیکارم داده، با لبخند جوابش دادم

من- بله؟
..- لبخندتم مثل خودت زیباست

لبخندم محو شد.. چی گفت!؟

من- عذر میخوام!؟

دستاشو دور کمر باریکم حلقه کرد و از جام بلندم کرد.

..- جون، معلوم با این کمر باریک، یک با*سن آبدار هم داری!

هول زده بودم، قلبم تند میزد. با خودم گفتم الان یکی میاد جلو و کمکم میکنه، اما مردم فکر میکردن دوست پسرم باشه و کاری بهم نداشتن.
دستام و روی سینش گذاشتم تا هولش بدم، اما خیلی سرسخت بود. صدام بزور درمیومد، از ترس حالم داشت بد میشد. توی چشاش خیره شدم.
یاد اون چشای هیزی افتادم که کشتمش.. نه یوشی، لطفا این و نکش.
بدون اخیار جیغ بلندی کشیدم و گوشامو و سفت گرفتم

من- جیغغغغغغغغغغغغغغغغ

درونگرا شده بودم، سرم میچرخید و لحظه مرگ همه جلوی چشام ظاهر میشد. مامانم، بابام، هرزه ها و یوچان.. یوچان بی گناه!

پسره من و هول داد و من پخش زمین شدم. همون لحظه تهیونگ وارد صحنه شد و یک مشت محکّم به صورت پسره زد، طوری زد که از بینیش خون میومد. سمتم دویید.
بغلم کرد و در گوشم میگفت

تهیونگ- هیششششش، آروم باش، من پیشتم..
من- حق..حق..حق...
تهیونگ- هیشششش، آروم باش

سرم و نوازش میکرد، این باعث میشد آروم بشم.
#BTS#ARMY_BTS#BTS_ARMY#ARMY#Jungkook#Teahyung#Namjoon#RM#R_M#J_hope#Jin#Jimin#Suga#Yoongi#AgustD#Nam_jin#Namjin#Teah_kook#Teahkook#Teah_jin#Teahjin#Jin_kook#Jinkook#Nam_kook#Namkook#Roman#Zendegi_man#Roman_Zendegi_man#yooshi
#بی_تی_اس#آرمی_بی_تی_اس#بی_تی_اس_آرمی#آرمی#جونگکوک#جونگ_کوک#تهیونگ#ته_هیونگ#نامجون#آرام#آرم_ام#جیهوپ#جی_هوپ#جین#جیمین#شوگا#یونگی#آگوست_دی#نام_جین#نامجین#ته_کوک#تهکوک#تهجین#ته_جین#جین_کوک#جینکوک#نامکوک#نام_کوک#رمان#رمان_زندگی_من#زندگی_من#یوشی
دیدگاه ها (۱)

BTS, Roman

BTS, Roman

BTS, Roman

BTS

"شراب سرخ" Part: ¹⁰ویو جناجونگی: چته هیون....هیون؟ ...هیون د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط