تو یه جمع نشسته بودیم
تو یه جمع نشسته بودیم ؛
همه گفتن آرزومه پسرم دکتر،مهندس،وکیل شه ؛
میدونی آرزو مامان من چی بود ؟
آرزومه خندہ ی واقعی پسرم و ببینم ؛
همونجا بود که از خودم متنفر شدم
همه گفتن آرزومه پسرم دکتر،مهندس،وکیل شه ؛
میدونی آرزو مامان من چی بود ؟
آرزومه خندہ ی واقعی پسرم و ببینم ؛
همونجا بود که از خودم متنفر شدم
- ۱.۱k
- ۰۵ اسفند ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۳۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط