پارت چهلو یک
پارت چهلو یک
صبح**
اونیکس:بیدار شدم و ماری هنوز خواب بود
پیشونی شو آروم بوسیدم و سرش که رو بازوم بود آروم گذاشتم رو بالشت
تا برم صبحونه آماده کنم
رفتم آشپزخونه
شیر کاکائو و رو نون تست شکلات و موز گذاشتم و یکمم تزعین کردم
یه میز خوشگل چیدم
و رفتم اتاق تا بیدارش کنم
ماری؟فداتشم پاشو
آروم تکونش دادم
ماری!پاشو قربونت
ماری:ن ب..رو میخ.وام بخوابم
دیدم داره گیج میزنه
ماری پاشو فداتشم
ماری:ااه ب سع اوف میخوام بخواب م
پا نمیشی؟
ماری:ن . ب.رو.
باشع منم تا پا نشی همینجا میمونم
لاله ی گوششو گاز گرفتم و گردنشو بوس کردم و لیس زدم
تا عذیت شه و پاشه
ماری :اوففف نک
گوشع لبشو گاز گرفتم اتقدر ادامه دادم
که پاشه
ماری*
منو کلان آبکش کرد با دهنش
اوف بس نمیکنع نمیزاره بخوابم
الانم داره عین گربه وحشی گوشه لبمو گاز میگیره
ن اینجوری نمیتوتمممم بخوابم اوف
چشامو باز کردم با انگشتم اشاره کردم که بس کنع
و انگشتتم عین سگ گاز گرف
پاشدم تا تلافی کنم
اونیکس**
بلخره پاشد
خوبع پرنسس خانم پاشدن
ماری:دارم برات
اومد با دستاش سرمو گرف
و
اوففف
گردنمو گاز گرف
یه جوری گاز گرف که اگه کسی دیگه ای بجای اون اینکارو میکرد فاتش خونده بود
ماری:ها خوبت شد!؟کل صورتمو کبود کردی
اعتراض داری؟
ماری:آره که دارم
لبشو گرفتم محکم مکیدم
همینجوری مکیدم که خودشو کشید عقب
فرار؟
ماری:بسع پاشوبریم گشنمه
اتفاقا منم گشنمهه صبحونمو کامل بدع بعد
ماری:اوففف
لبشو گذاشت رو لبم و بوس کرد
ماری:بسع پاشو
چشم پرنسسم
رف و صورتشو سش اومد
رفتیم طبقه اول تا صبحونه بخوریم
میزو دید
ماری:واعووو چ کردی
خوشت اومد؟
ماری:ِآرعع
جایزه ندارم؟
بدون مکث اومد و لبمو بوسید و رف پشت میز
و من خشکم زد که یهویی بوسید
رفتیم و خوردیم
ماری:اونکیس؟
جانم پرنسسم
ماری:من باید برم خونه میتونی منو برسونی؟
صبح**
اونیکس:بیدار شدم و ماری هنوز خواب بود
پیشونی شو آروم بوسیدم و سرش که رو بازوم بود آروم گذاشتم رو بالشت
تا برم صبحونه آماده کنم
رفتم آشپزخونه
شیر کاکائو و رو نون تست شکلات و موز گذاشتم و یکمم تزعین کردم
یه میز خوشگل چیدم
و رفتم اتاق تا بیدارش کنم
ماری؟فداتشم پاشو
آروم تکونش دادم
ماری!پاشو قربونت
ماری:ن ب..رو میخ.وام بخوابم
دیدم داره گیج میزنه
ماری پاشو فداتشم
ماری:ااه ب سع اوف میخوام بخواب م
پا نمیشی؟
ماری:ن . ب.رو.
باشع منم تا پا نشی همینجا میمونم
لاله ی گوششو گاز گرفتم و گردنشو بوس کردم و لیس زدم
تا عذیت شه و پاشه
ماری :اوففف نک
گوشع لبشو گاز گرفتم اتقدر ادامه دادم
که پاشه
ماری*
منو کلان آبکش کرد با دهنش
اوف بس نمیکنع نمیزاره بخوابم
الانم داره عین گربه وحشی گوشه لبمو گاز میگیره
ن اینجوری نمیتوتمممم بخوابم اوف
چشامو باز کردم با انگشتم اشاره کردم که بس کنع
و انگشتتم عین سگ گاز گرف
پاشدم تا تلافی کنم
اونیکس**
بلخره پاشد
خوبع پرنسس خانم پاشدن
ماری:دارم برات
اومد با دستاش سرمو گرف
و
اوففف
گردنمو گاز گرف
یه جوری گاز گرف که اگه کسی دیگه ای بجای اون اینکارو میکرد فاتش خونده بود
ماری:ها خوبت شد!؟کل صورتمو کبود کردی
اعتراض داری؟
ماری:آره که دارم
لبشو گرفتم محکم مکیدم
همینجوری مکیدم که خودشو کشید عقب
فرار؟
ماری:بسع پاشوبریم گشنمه
اتفاقا منم گشنمهه صبحونمو کامل بدع بعد
ماری:اوففف
لبشو گذاشت رو لبم و بوس کرد
ماری:بسع پاشو
چشم پرنسسم
رف و صورتشو سش اومد
رفتیم طبقه اول تا صبحونه بخوریم
میزو دید
ماری:واعووو چ کردی
خوشت اومد؟
ماری:ِآرعع
جایزه ندارم؟
بدون مکث اومد و لبمو بوسید و رف پشت میز
و من خشکم زد که یهویی بوسید
رفتیم و خوردیم
ماری:اونکیس؟
جانم پرنسسم
ماری:من باید برم خونه میتونی منو برسونی؟
- ۱۰۸
- ۲۳ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط