اولین عشق زندگیم
اولین عشق زندگیم
P7
+باشه
(ویو ا.ت )
(پرش زمانی به مهمونی)
توی خونه بودم حاضر شدم و یه ادکلن زدم
خیلی استرس داشتم آخه هیچ دوستی نداشتم با خودم میگفتم الان که برم باید برم پیش می بشینم
از خونه اومدم بیرون و سوار ماشین شدم
نزدیک که بودم گوشیم زنگ خورد
+ا..الو؟
_میای دیگه ؟
+ش...شما؟
_پس میای
_بوق ....بوق ....بوق..
گوشی قطع شد .
یعنی کی بود ؟ صداش آشنا بود ولی نشناختمش ؟ منظورش از میای چی بود ؟
=خانم ...خانم ....رسیدیم
+آها ببخشید
پیاده شدم در باز بود رفتم تو همه توی حیاط سر میز نشسته بودن
√ سلام ا.ت خوبی ...خیلی خوش اومدی بیا اینجا بشین
+سلام خوبم مرسی ...م.......
داشتم حرف میزدم که دستی به دور مچ دستم حلقه شد برگشتم
؟؟؟؟؟!؟
جونگ کوک بود
_نه مرسی میاد پیش من
؟؟؟؟!؟!
منظورش چی بود ؟؟؟؟
دستم رو کشید و به سمت یک میز هدایتم کرد
دستش رو به دور کمرم گذاشت و بردم کنار صندلی
_بشین
+چ..چی؟
_بشین
+ا..آها ...ب..باشه
نشستم ....نگاهم به دستش افتاد ؟؟؟؟ دستش در زخم بود انکار به جایی مشت زده ....یا شاید هم دعوا کرده آخه به قیافش نمیخوره آدم دعوایی باشه
_میشه با اون چشمات انقدر بهم خیره نشی ؟
+چ..چی؟ ...ا...ب.باشه
_همیشه همینطوری صحبت میکنی ؟
+چ..چی؟
_همیشه به لکنت میفتی ؟
+ن..نه همیشه
_هوووم
(ویو کوک)
درست شکل لونا ...دلم میخواست بغلش کنم ولی...نمیشد ..... دلم خیلی برای تنگ شده ولی وقتی ا.ت رو میبینم انگار پیشمه
P7
+باشه
(ویو ا.ت )
(پرش زمانی به مهمونی)
توی خونه بودم حاضر شدم و یه ادکلن زدم
خیلی استرس داشتم آخه هیچ دوستی نداشتم با خودم میگفتم الان که برم باید برم پیش می بشینم
از خونه اومدم بیرون و سوار ماشین شدم
نزدیک که بودم گوشیم زنگ خورد
+ا..الو؟
_میای دیگه ؟
+ش...شما؟
_پس میای
_بوق ....بوق ....بوق..
گوشی قطع شد .
یعنی کی بود ؟ صداش آشنا بود ولی نشناختمش ؟ منظورش از میای چی بود ؟
=خانم ...خانم ....رسیدیم
+آها ببخشید
پیاده شدم در باز بود رفتم تو همه توی حیاط سر میز نشسته بودن
√ سلام ا.ت خوبی ...خیلی خوش اومدی بیا اینجا بشین
+سلام خوبم مرسی ...م.......
داشتم حرف میزدم که دستی به دور مچ دستم حلقه شد برگشتم
؟؟؟؟؟!؟
جونگ کوک بود
_نه مرسی میاد پیش من
؟؟؟؟!؟!
منظورش چی بود ؟؟؟؟
دستم رو کشید و به سمت یک میز هدایتم کرد
دستش رو به دور کمرم گذاشت و بردم کنار صندلی
_بشین
+چ..چی؟
_بشین
+ا..آها ...ب..باشه
نشستم ....نگاهم به دستش افتاد ؟؟؟؟ دستش در زخم بود انکار به جایی مشت زده ....یا شاید هم دعوا کرده آخه به قیافش نمیخوره آدم دعوایی باشه
_میشه با اون چشمات انقدر بهم خیره نشی ؟
+چ..چی؟ ...ا...ب.باشه
_همیشه همینطوری صحبت میکنی ؟
+چ..چی؟
_همیشه به لکنت میفتی ؟
+ن..نه همیشه
_هوووم
(ویو کوک)
درست شکل لونا ...دلم میخواست بغلش کنم ولی...نمیشد ..... دلم خیلی برای تنگ شده ولی وقتی ا.ت رو میبینم انگار پیشمه
۱۴.۸k
۱۵ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.