اولین عشق زندگیم

اولین عشق زندگیم
P5
( ویو کوک)
داشتم میرفتم که با صدای بلندی از پشت سرم برگشتم
دختره بود روی زمین نشسته بود و داشت گریه میکرد
همه دورش جمع شده بودن ولی هیچکس بهش کمک نمیکرد
؟؟؟!؟!
بوی خون؟
زخمی شده ...
آب دهنم برای خون داشت راه می افتاد ولی من یه اصیل زاده ام و میتونم خودم رو کنترل کنم ..سعی کردم آروم باشم ...خودم رو کنترل کردم و
رفتم جلو
_ برین کنار
رفتم و کنارش ایستادم دستش رو گرفتم میخواستم کمکش کنم که بلند بشه
+هق....نم..نمیتونم...هق .....راه ...هق برم
بلندش کردم و براید بغلش کردم
بردمش داخل اتاق بهداشت روی صندلی نشوندمش و جعبه کمک های اولیه رو آوردم
در جعبه رو باز کردم
بتادین رو برداشتم و به روی پاش زدم
+هق....م...میسوزه ....هق
_الان خوب میشه
چسب زخم رو برداشتم و به پاش چسبون......؟؟؟!؟؟!
چرا؟چرا دارم کمکش میکنم؟ یعنی چی؟ چرا فکر میکنم لوناعه ؟
سریع از اتاق زدم بیرون و در رو محکم بستم
بدو بدو به سمت پشت بوم رفتم
_یاااااااا (دادکشیدن)
_چرا؟؟؟چرا اون مثل لوناستتت ؟(داد)
چند تا مشت روی دیوار زدم طوری که دستم داشت زخم میشد