ارمی فداکار
ارمی فداکار
پارت ۱۴
از دید یونجی :
پی دی نیم : حتما
میتونی با جونگ کوک بری پیششون
سری تکون دادم و تشکر کردم ازشون و با جونگ کوک شی به سمت اتاقشون رفتم
وقتی رسیدم اونا داشتن تمرین میکردن
واای
کاش نمیومدم الان تمرکزشون بهم میریزه
جونگ کوک : یاااا چرا بدون من تمرین میکنین من رفتم یه کاغذ بدم و بیام هااا
نامجون : حالا چیزی که نشده بیا
جین : انیو ها سئو یونجی
من خم و راست شدمو گفتم : مُدو اَنی یُن ( سلام به همگی )
اعضا : انیو ها سئوووو
جونگ کوک : یونجی میخواست با ما صحبت کنه پس پی دی نیم گفت با من بیاد تا صحبت کنه
من : ببخشید مزاحم تمرینتون شدم ( خم و راست شدن )
تهیونگ : نه مزاحم نشده بودی تازه شروع کرده بودیم
جیهوپ : خب نمیخوای بگی در مورد چی باهامون میخواستی صبحت کنی ؟
نامجون : اول بیا بشین
راهنماییم کرد جونگ کوک و روی تنها صندلی نشستم
واایی مطمئنم که شبیه رب گوجه فرنگی شدم
من : ببخشید
یونگی : یا انقد نکو ببخشید کاری نکردی که بگی ببخشید پس دوباره به زبون نیار
من : ببخشید
وقتی قیافه هاشون رو دیدم دستم رو گذاشتم روی دهنم و گفتم : ببخشید دیگه نمیگم
جیمین:یااا همین الانم دوباره گفتی
من : دی...دیگه نمیگم
تق تق تق (در زدن )
جیمین : بله ؟
.... : متاسفم من از طرف پی دی نیم اومدم
ادامه دارد ....
لایک و کامنت فراموش نشه زیبا 😉
پارت ۱۴
از دید یونجی :
پی دی نیم : حتما
میتونی با جونگ کوک بری پیششون
سری تکون دادم و تشکر کردم ازشون و با جونگ کوک شی به سمت اتاقشون رفتم
وقتی رسیدم اونا داشتن تمرین میکردن
واای
کاش نمیومدم الان تمرکزشون بهم میریزه
جونگ کوک : یاااا چرا بدون من تمرین میکنین من رفتم یه کاغذ بدم و بیام هااا
نامجون : حالا چیزی که نشده بیا
جین : انیو ها سئو یونجی
من خم و راست شدمو گفتم : مُدو اَنی یُن ( سلام به همگی )
اعضا : انیو ها سئوووو
جونگ کوک : یونجی میخواست با ما صحبت کنه پس پی دی نیم گفت با من بیاد تا صحبت کنه
من : ببخشید مزاحم تمرینتون شدم ( خم و راست شدن )
تهیونگ : نه مزاحم نشده بودی تازه شروع کرده بودیم
جیهوپ : خب نمیخوای بگی در مورد چی باهامون میخواستی صبحت کنی ؟
نامجون : اول بیا بشین
راهنماییم کرد جونگ کوک و روی تنها صندلی نشستم
واایی مطمئنم که شبیه رب گوجه فرنگی شدم
من : ببخشید
یونگی : یا انقد نکو ببخشید کاری نکردی که بگی ببخشید پس دوباره به زبون نیار
من : ببخشید
وقتی قیافه هاشون رو دیدم دستم رو گذاشتم روی دهنم و گفتم : ببخشید دیگه نمیگم
جیمین:یااا همین الانم دوباره گفتی
من : دی...دیگه نمیگم
تق تق تق (در زدن )
جیمین : بله ؟
.... : متاسفم من از طرف پی دی نیم اومدم
ادامه دارد ....
لایک و کامنت فراموش نشه زیبا 😉
- ۱.۲k
- ۱۷ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط