تنفری که تبدیل به عشق شد

(تنفری که تبدیل به عشق شد) 𝒑𝒂𝒓𝒕 : ۳۶

صبح روز بعد/
ویو ا/ت : دیشب میونگ از مامان و باباش اجازه گرفت و پیش ما موند تو اتاق من رو تخت باهم خابیدیم
هنوز خاب بود
امروز تو شرکت جلسه دارم
ساعت و نگاه کردم ۷ و ۵ دقیقه بود
رفتم حمام و یه دوش ۲۰دقیقه ای گرفتم
از حموم اومدم بیرون که دیدم میونگ بیدار شده
میونگ : برای امشب ممنون باید برم خونه کارامو بکنم بیام شرکت
میرم از مامان و بابات هم تشکر بکنم
ا/ت : باشه حتما تا ۸ و نیم بیای شرکت ها
میونگ : باشه
*میونگ رفت
ویو ا/ت :
خب رفتم یه کت و شلوار مشکی با یه زیره سفید پوشیدم (میزارم لباسشو)
موهامو شونه کردم و دورم ریختم
یه آرایش ملایم کردم و رفتم پایین
ا/ت : مامان . بابا من رفتم
م ا/ت : باشه مراقب خودتون باشید
ا/ت : اوهوم....
جیمین کو
م ا/ت : زودتر بلند شده بود و کاراشو کرده بود رفت میونگ و برسونه خونه و بعدش بیاد شرکت
ا/ت : باشه ...دیگه رفتم امروز جلسه دارم شاید دیر بیام خونه
پ ا/ت : خدافز دخترم
.......
ویو هوسوک :
دیشب تنها خابیدم...
دلم میخاست ا/ت پیشم میبود
ساعت ۷ و نیم بود
رفتم یه دوش گرفتم و امدم بیرون موهامو سشوار گرفتم و خشک کردم
هوسوک : امروز تو شرکت جلسه هست باید خوب به نظر بیام
یه لباس سفید پوشیدم با رویه چرم مشکی با شلوارش سر هم بود(میزارم لباسشو)
موهامم حالت دادم
قبل رفتن یه زنگ به هیونجین زدم
هوسوک : الو هیونجین
هیونجین : بله قربان
هوسوک : میشه وقتی تنهاییم همون هوسوک صدام کنی
هیونجین : اووو بله قربان...یعنی بله هوسوک
هوسوک : تهیونگ چیزی گفت
هیونجین : نه هیچی نمیگه چند دفعه دیگه هم ازش بازجویی کردیم
فقط مطمئن هست که رییسشون میاد کمکش
هوسوک : اوکی ...من امروز کار دارم شاید نتونم بیام اداره
اگه بیامم دیر میام به رییس پلیس خبر بده
هیونجین : باشه هوسوک
هوسوک : خدافز
ویو ا/ت : دیگه ساعت ۸ و ربع بود که رسیدم شرکت
دلا : سلام خانم
ا/ت : سلام
...
کسی اومده
دلا : بله
آقای پارک . خانم کیم
شما
*میونگ میاد
دلا : و میونگ
ا/ت : خوبه بریم تو اتاق جلسه
دیدگاه ها (۰)

(تنفری که تبدیل به عشق شد) 𝒑𝒂𝒓𝒕 : ۳۷ا/ت : سلام به همگیجلسه ی...

اسلاید اول لباس ا/ت اسلاید دوم لباس هوسوکپارت ۳۶ و ۳۷

(تنفری که تبدیل به عشق شد) 𝒑𝒂𝒓𝒕 : ۳۵ا/ت : مامان سلامم ا/ت : ...

(تنفری که تبدیل به عشق شد) 𝒑𝒂𝒓𝒕 : ۳۴ا/ت : خوبه*دلا در میزنه ...

پارت ۸۰ فیک ازدواج مافیایی

هرزه ی حکومتی پارت ۱ویو ا/ت با صدای آلارم گوشیم بیدار شدم با...

پارت 10 بادیگارد رفت بیرون و جعبه رو باز کردم دیدم یه لباس خ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط