رمان رویای من
رمان رویای من
پارت ۶۰
دیانا، رفتم خونه گرفتم تخت خوابیدم
ارسلان، رفتم خونه یکم استراحت کردم خواستم برم بیرون کار داشتم یه بافت پوشیدم با شلوار جین از بیرون اومدم یه جوری بودم وای خاک تو سرم سرما خوردم وای یه قرص سرما خوردگی خوردم خوابیدم
دیانا، غروب پاشدم یه غذایی درست کردم خوردم خوابیدم
..... فردا ......
ارسلان، صبح پاشدم حالم بد بود به دانشگاه گفتم و خوابیدم
دیانا، لباسامو پوشیدم اسنپ گرفتم رفتم دانشگاه عه ارسلان نیومده رفتم پیش آقای محمدی سلام آقای محمدی
محمدی،سلام خانم رحیمی خوبی شما
دیانا، بله ممنون شما خوبید
محمدی، بله
دیانا، استاد کاشی امروز نمیاد
محمدی، نه مریض شده
دیانا، مرسی بمیرم براش چرا مریض شده هوف رفتم تو کلاس معلم اومد درس داد زنگ شد قایمکی رفتم تو دفتر لیست استاد ها گشتم اسمشو پیدا کردم بعد آدرس خونش((( دیانا خیلی شیطونه ))? خوب بعد دانشگاه رفتم خونه یه سوپ خوش مزه درست کردم
پارت ۶۰
دیانا، رفتم خونه گرفتم تخت خوابیدم
ارسلان، رفتم خونه یکم استراحت کردم خواستم برم بیرون کار داشتم یه بافت پوشیدم با شلوار جین از بیرون اومدم یه جوری بودم وای خاک تو سرم سرما خوردم وای یه قرص سرما خوردگی خوردم خوابیدم
دیانا، غروب پاشدم یه غذایی درست کردم خوردم خوابیدم
..... فردا ......
ارسلان، صبح پاشدم حالم بد بود به دانشگاه گفتم و خوابیدم
دیانا، لباسامو پوشیدم اسنپ گرفتم رفتم دانشگاه عه ارسلان نیومده رفتم پیش آقای محمدی سلام آقای محمدی
محمدی،سلام خانم رحیمی خوبی شما
دیانا، بله ممنون شما خوبید
محمدی، بله
دیانا، استاد کاشی امروز نمیاد
محمدی، نه مریض شده
دیانا، مرسی بمیرم براش چرا مریض شده هوف رفتم تو کلاس معلم اومد درس داد زنگ شد قایمکی رفتم تو دفتر لیست استاد ها گشتم اسمشو پیدا کردم بعد آدرس خونش((( دیانا خیلی شیطونه ))? خوب بعد دانشگاه رفتم خونه یه سوپ خوش مزه درست کردم
۱۰.۲k
۰۲ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.