رمان رویای من

رمان رویای من

پارت ۶۱

ارسلان، هنوز حالم خوب نشده بود

دیانا، سوپ و درس کردم با یه سری دارو براش نوشتم امید وارم زود تر خوب بشی با یه قلب و یه صورت خندون به همون آدرس فرستادم

ارسلان، زنگ خورد در و باز کردم یه بسته بود بازش کردم توش سوپ بود و دارو با یه نامه باز کردم نامه رو خوندم دست خطش برام اینه بود میتونستم حدس بزنم کیه سوپ و خوردم چه خوش مزه اس دارو هارم خوردم یکم بهتر شدم یه دوباره زنگ خورد

دیانا، رفتم براش آب هویج هم گرفتم خودش نمیتونه با اون حالش بره بیرون دوباره براش نوشتم لباس بیشتر بپوش دوباره فرستادم

ارسلان، در و باز کردم یه بسته درشو باز کردم آب هویج با یه نامه نامه رو خوندم مطمئن شدم خودشه لبخندی زدم
دیدگاه ها (۱)

رمان رویای من پارت ۶۲دیانا، خدا کنه خوب بشه زنگ زدم به یکی ا...

رمان رویای من پارت ۶۳🌸ارسلان، از خواب پاشدم گلو درد لعنتی هم...

ادیت های خودم 💌اصکی ممنوع. آخری رو دوست دارم💗#به_امید_بازگشت...

رمان رویای منپارت ۶۰دیانا، رفتم خونه گرفتم تخت خوابیدمارسلان...

رمان بغلی من پارت ۷۹ارسلان: براش یه سری چیزا براش فرستادم دی...

رمان بغلی من پارت ۷۷... فردا ...دیانا: با صدای گوشیم چشامو ب...

رمان بغلی من پارت ۱۱۲و۱۱۳و۱۱۴دیانا: دستمو جلوی لبم گرفتم ارس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط