فصل دو من هفت تا ددی دارم ❤🚫
#part_29
یوری:درد و زهر مار گفتم امروز روز اوله باید بری
من:نمیخوام حتما باز مامان بهت دستور داده که حتما باید منو بفرستی مدرسه
یوری:بفرما رسیدیم
من:جوابمو ندادی
یوری:آره مامانت گفته
آهی کشیدم و همراهش داخل شدم یکی از گرون ترین مدارس کره و منی که وسط سال انتقالی گرفتم
آهی کشیدم و دوباره اخمامو توی هم کشیدم و دنبالش راه افتاد
... 30 دقیقا بعد ...
بزور دستشو پشتم گذاشت و به سمت پایین هلم داد تا خم شم و منم غریدم:خیلی عوضی
یوری:خم شوووووو نشانه احترامته
من:بره گمشو زنیکه گاو
یوری:خفه شو
با لبخند زورکی بهش نگاه انداختم که دستش رو دور گردنم انداخت و منو درحالی از یوری جدا کرد که بوی عرقش داشت خفم میکرد.
نویسنده: #ANIL
@dady_2021
یوری:درد و زهر مار گفتم امروز روز اوله باید بری
من:نمیخوام حتما باز مامان بهت دستور داده که حتما باید منو بفرستی مدرسه
یوری:بفرما رسیدیم
من:جوابمو ندادی
یوری:آره مامانت گفته
آهی کشیدم و همراهش داخل شدم یکی از گرون ترین مدارس کره و منی که وسط سال انتقالی گرفتم
آهی کشیدم و دوباره اخمامو توی هم کشیدم و دنبالش راه افتاد
... 30 دقیقا بعد ...
بزور دستشو پشتم گذاشت و به سمت پایین هلم داد تا خم شم و منم غریدم:خیلی عوضی
یوری:خم شوووووو نشانه احترامته
من:بره گمشو زنیکه گاو
یوری:خفه شو
با لبخند زورکی بهش نگاه انداختم که دستش رو دور گردنم انداخت و منو درحالی از یوری جدا کرد که بوی عرقش داشت خفم میکرد.
نویسنده: #ANIL
@dady_2021
۲۸.۹k
۱۸ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.