فصل دو من هفت تا ددی دارم ❤🚫
#part_31
خواستم به سمتش برم که دستم کشیده شد و روی یکی از صندلی ها افتادم با خشم برگشتم که پسر کنارم گفت:اینجا بشین
چیزی نگفتم بهش در عوض پا روی پا انداختم و زل زدم به معلم تا ببینم چی میخواد بگه
یک ساعت و نیم وقتم تلف شد و من پوکر بهش نگاه میکردم و حوصلم سر رفته بود
آهی کشیدم سریع تخته شاسی رو از توی کیفم در آوردم و به صندلی تکیه دادم و با مداد شروع کردم طرح کشیدن
موهای لخت مشکی که فرق کج باز شده بود چشای آبی که با خط چشم وحشی تر دیده میشد لبای قلوه ای به رنگ صورتی که انگار مکیده شده بود
دماغی که با صورتش هماهنگ شده بود و زاویه فک خاص و رنگ کرم رنگ بدنش که فرد بی نظیری رو ساخته بود
بعد خودم صد در صد قشنگ ترین فرد کلاس پسری بود که بقلش نشسته بود
پسر:خوردیم تموم شدم
سریع جواب دادم:ببند بابا
سریع حواسم رو به برگه دادم و آخرین خط ها رو هم روی برگه کشیدم که درکل یک ساعت دیگه وقت برد
نویسنده: #ANIL
@dady_2021
خواستم به سمتش برم که دستم کشیده شد و روی یکی از صندلی ها افتادم با خشم برگشتم که پسر کنارم گفت:اینجا بشین
چیزی نگفتم بهش در عوض پا روی پا انداختم و زل زدم به معلم تا ببینم چی میخواد بگه
یک ساعت و نیم وقتم تلف شد و من پوکر بهش نگاه میکردم و حوصلم سر رفته بود
آهی کشیدم سریع تخته شاسی رو از توی کیفم در آوردم و به صندلی تکیه دادم و با مداد شروع کردم طرح کشیدن
موهای لخت مشکی که فرق کج باز شده بود چشای آبی که با خط چشم وحشی تر دیده میشد لبای قلوه ای به رنگ صورتی که انگار مکیده شده بود
دماغی که با صورتش هماهنگ شده بود و زاویه فک خاص و رنگ کرم رنگ بدنش که فرد بی نظیری رو ساخته بود
بعد خودم صد در صد قشنگ ترین فرد کلاس پسری بود که بقلش نشسته بود
پسر:خوردیم تموم شدم
سریع جواب دادم:ببند بابا
سریع حواسم رو به برگه دادم و آخرین خط ها رو هم روی برگه کشیدم که درکل یک ساعت دیگه وقت برد
نویسنده: #ANIL
@dady_2021
۳۲.۵k
۱۹ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.