ت:کی مرخص میشه
ت:کی مرخص میشه
دکی: برای امنیت بیشتر 2 هفته باید بمونن
ت:باشه...ممنونم
تهیونگ از پشت شیشه اتاق ات ، به ات نگا میکرد
ات خوابیده بود
ویو تهیونگ
وقتی شنیدم ات و یونتان تصادف کردن انگار یه سطل آب سرد ریختن رو من..مرخصی گرفتم و اومدم بیمارستان
روی صندلی نشسته بودم
بادیگار: اقای تهیونگ اینجا براتون خطرناکه بهتره برگردیم
ت: مهم نیست میخوام اینجا باشم
روز بعد حال ات یکم خوب بود
تهیونگ اروم حرف میزنه و گلوش از شدت گریه گرفته
ته: حالت خوبه؟
ات:..(ات از شرمندگی و خجالت و پشیمونی نمیتونست به چشمای تهیونگ نگا کنه)
ته: تقصیر تو نبود که یونتا.....
ات:تقصیر من بود
ته:...
ات:من حواسم نبود (اشک از چشماش میریزه)
ته: ات
ات: تهیونگ تو حق داری سرزنشم کنی...حق داری اونقدر بهم بگی احمق که دیگه حس نکنم ادمم هق ...اخه....چرا یونتان هق کاش بجاش...هق من میمردم
ته: ات بس کن الان اصلا حالم خوب نیس(صداش گرفته و حوصله هم نداره)
ات:من متاسفم هق هق هق....یونتان هق بخاطر من مرد هق
من خیلیی حواس پرتم کاش من ....
ته:ات بس کن...
ات اروم گریه میکرد و تهیونگ فقط نگاش میکرد
ات: متاسفم
تهیونگ بلند میشه و میره بیرون
میره ایستگاه پلیس تا ببینه اون کسی که این کار رو کرده کیه
پلیس؛ اقای کیم ما حتما بررسی ها رو ادامه میدیم و
مطمئنیم هر کسی که این کار رو کرده یا به قصد کشت یا به قصد اسیب رسانی یا حتی ممکنه شخص توی رانندگی مشکل داشته باشه و برخورد کرده باشه
تهیونگ اوففییی میکشه میگه اخه سه نفر مشکل رانندگی ....
این غیر ممکنه
دکی: برای امنیت بیشتر 2 هفته باید بمونن
ت:باشه...ممنونم
تهیونگ از پشت شیشه اتاق ات ، به ات نگا میکرد
ات خوابیده بود
ویو تهیونگ
وقتی شنیدم ات و یونتان تصادف کردن انگار یه سطل آب سرد ریختن رو من..مرخصی گرفتم و اومدم بیمارستان
روی صندلی نشسته بودم
بادیگار: اقای تهیونگ اینجا براتون خطرناکه بهتره برگردیم
ت: مهم نیست میخوام اینجا باشم
روز بعد حال ات یکم خوب بود
تهیونگ اروم حرف میزنه و گلوش از شدت گریه گرفته
ته: حالت خوبه؟
ات:..(ات از شرمندگی و خجالت و پشیمونی نمیتونست به چشمای تهیونگ نگا کنه)
ته: تقصیر تو نبود که یونتا.....
ات:تقصیر من بود
ته:...
ات:من حواسم نبود (اشک از چشماش میریزه)
ته: ات
ات: تهیونگ تو حق داری سرزنشم کنی...حق داری اونقدر بهم بگی احمق که دیگه حس نکنم ادمم هق ...اخه....چرا یونتان هق کاش بجاش...هق من میمردم
ته: ات بس کن الان اصلا حالم خوب نیس(صداش گرفته و حوصله هم نداره)
ات:من متاسفم هق هق هق....یونتان هق بخاطر من مرد هق
من خیلیی حواس پرتم کاش من ....
ته:ات بس کن...
ات اروم گریه میکرد و تهیونگ فقط نگاش میکرد
ات: متاسفم
تهیونگ بلند میشه و میره بیرون
میره ایستگاه پلیس تا ببینه اون کسی که این کار رو کرده کیه
پلیس؛ اقای کیم ما حتما بررسی ها رو ادامه میدیم و
مطمئنیم هر کسی که این کار رو کرده یا به قصد کشت یا به قصد اسیب رسانی یا حتی ممکنه شخص توی رانندگی مشکل داشته باشه و برخورد کرده باشه
تهیونگ اوففییی میکشه میگه اخه سه نفر مشکل رانندگی ....
این غیر ممکنه
۲.۳k
۱۹ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.