میخواهم غرق شوم اما نه در چشمان کسی

میخواهم غرق شوم ، اما نه در چشمان کسی ؛
اقیانوس به من نگاه میکند ، صدایی ندارد اما نجوایَش مرا به در آغوش کشیدنش دعوت میکند ! میخواهم درآغوش گیرَمَش ، اشک‌هایش را پاک کنم آخر.. آنقدری گریسته که چیزی جز اشکهایَش اورا شامل نمیشود.. چه کنم ؟ چه کنم ، دلِ من هم دست کمی از حال او ندارد ، ؛
فریاد ها از زیر اب کم صدا تَرَند ، نه تنها فریاد ها ، اشک ها زیر اب پنهانَند ، مرگ در زیر اب ستودنی‌ست ، در آغوش کشیدن عجَلت حتی اگر او دستانش را دور تو حلقه نکند ، زیبا‌ست..
دیدگاه ها (۰)

اسمان مانند صفحه نقاشی در دفتری باز شده بودو ستاره ها از همی...

{ برای تویی که فکر میکنم بهش نیاز داری }" دَستت را به سمت پا...

مینوسم ، دیگر چِه کنم ؟! به کِه پناه بَرم.. گاه از دفاع از ک...

و در اخر این جاده خودم ماندمو خودم.. دستانم را بر روی زانوها...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط