شاید باورت نشه ....
شاید باورت نشه ....
من تو را در نت موسیقی میبینم ،
گاهی در لابه لای عطر تلخی در خیابان می یابم
گاهی در استشمام بوی گل سرخ
گاهی در زیر باران نرم نرمک تو را یافتم
شاید باورت نشود...
ولی من تو را در یک بوسه صبح گاهی جا گذاشتم در طلوع افتاب آن موقعه که نوازشگر صورت هاست
من تو را در لابه لای نفس هایم حبس کردم
اما نمیدانم کجایی؟؟؟
از این غریب تر که تو در منی و من تو را نمی یابم
از این غمگین تر که تو در آغوش منی و من تو را نمیبینم
از این پاردوکس تر که تو با منی و من بی تو ام.
آری شاید باورت نشود ...
من تو را دیدم و از آن روز تو را دیگر ندیدم.
مریم_رحیمی_کاوانلو
من تو را در نت موسیقی میبینم ،
گاهی در لابه لای عطر تلخی در خیابان می یابم
گاهی در استشمام بوی گل سرخ
گاهی در زیر باران نرم نرمک تو را یافتم
شاید باورت نشود...
ولی من تو را در یک بوسه صبح گاهی جا گذاشتم در طلوع افتاب آن موقعه که نوازشگر صورت هاست
من تو را در لابه لای نفس هایم حبس کردم
اما نمیدانم کجایی؟؟؟
از این غریب تر که تو در منی و من تو را نمی یابم
از این غمگین تر که تو در آغوش منی و من تو را نمیبینم
از این پاردوکس تر که تو با منی و من بی تو ام.
آری شاید باورت نشود ...
من تو را دیدم و از آن روز تو را دیگر ندیدم.
مریم_رحیمی_کاوانلو
۳.۱k
۱۹ آذر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.