زندگی چیست یک سراب فریبنده
زندگی چیست؟ یک سرابِ فریبنده
مینماید گاهی چون بهشتی خرم
لیک در کامش زهر و درد پنهان است
آه، ای دل، تا کی در این سراب بدوی؟
روزها میگذرند و شبها میآیند
بیخبر از حال ما، بیاعتنا به درد ما
هر کسی در پی گمشدهای میگردد
غافل از این که خود گمشدهی خویشتن است
در این دنیای بیرحم، چه کسی یار توست؟
وقتی که غمها به تو هجوم میآورند
چه کسی دستت را میگیرد، وقتی که
از این همه رنج و محنت، بیقرار شوی؟
آه، ای دل، چرا اینقدر صبوری؟
چرا اینقدر به امید واهی دل میبندی؟
ببین این زندگی، یک بازی تلخ است
که تو در آن، اسیر و بینوا هستی
بیا، ای دل، کمی از این غم رها شو
بگذار این اشکها روان شوند
شاید که در این دریای بیکران غم
قطرهای از امید، به تو بازگردد...
مینماید گاهی چون بهشتی خرم
لیک در کامش زهر و درد پنهان است
آه، ای دل، تا کی در این سراب بدوی؟
روزها میگذرند و شبها میآیند
بیخبر از حال ما، بیاعتنا به درد ما
هر کسی در پی گمشدهای میگردد
غافل از این که خود گمشدهی خویشتن است
در این دنیای بیرحم، چه کسی یار توست؟
وقتی که غمها به تو هجوم میآورند
چه کسی دستت را میگیرد، وقتی که
از این همه رنج و محنت، بیقرار شوی؟
آه، ای دل، چرا اینقدر صبوری؟
چرا اینقدر به امید واهی دل میبندی؟
ببین این زندگی، یک بازی تلخ است
که تو در آن، اسیر و بینوا هستی
بیا، ای دل، کمی از این غم رها شو
بگذار این اشکها روان شوند
شاید که در این دریای بیکران غم
قطرهای از امید، به تو بازگردد...
- ۱.۹k
- ۰۶ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط