برای برخی از ما آن چه انسانی را دست نیافتنی می کند یا لاا
برای برخی از ما آن چه انسانی را دست نیافتنی می کند یا لااقل زیباتر ، آگاهی است.
این که وقتی درباره موضوعی حرف می زند، انگار پنجره های تازه ی بکری را به رویمان باز می کند و بلد است زیستگاه ما به مثابه انسان را طوری نشانمان بدهد که تاکنون ندیده ایم...
تفکیک این تحسین و تعمیم ندادنش به سایر رفتارهای او و پذیرش آن فرد به عنوان یک نمونه ی بشری کامل با نقاط قوت و ضعف است که ما را از شر تعصب پیدا کردن به وی یا بدتر، متوقع شدن از او و بی عیب خواستنش دور نگه می دارد ...
به بیان ساده تر، ممکن است فردی در یک حوزه ی مشخص دلربا و دوست داشتنی باشد اما در حوزه ی انسانی دیگر ، معمولی یا حتی آزارنده، تهی و سخت ناخوشایند...
اصل تفکیک انسان از امور انسانی ، ما را به این سمت و سو می برد که هیچکس بی عیب نیست، چنان که ما خود در خلوت و دور از چشم همه تاریکی های بیشماری داریم...
وقتی بخشی از موهایت سپید می شود تازه در می یابی برای یک رابطه عاطفی موفق ، بعد از همه ی مهارتها و دانسته های لازم از جمله رعایت اصل اساسی خودشناسی ، این هم ضروری است کسانی را بیابیم که دایره های وسیع تری از جان و جهان خود را با آنها مشترک ببینیم...
آموخته ام عبارات دلربایی چون
"دلم برایش ضعف رفت"
"در یک لحظه عاشقش شدم"
"همیشه بیتابش هستم"
"می خواهمش اصلا هرچه می خواهد باشد"
برای کتابهای جوجو مویز و سایر عاشقانه نویس های بازاری مناسب است نه برای زندگی آدمهای بالغ ...
کاش می شد دو بار زندگی کنیم ...
این که وقتی درباره موضوعی حرف می زند، انگار پنجره های تازه ی بکری را به رویمان باز می کند و بلد است زیستگاه ما به مثابه انسان را طوری نشانمان بدهد که تاکنون ندیده ایم...
تفکیک این تحسین و تعمیم ندادنش به سایر رفتارهای او و پذیرش آن فرد به عنوان یک نمونه ی بشری کامل با نقاط قوت و ضعف است که ما را از شر تعصب پیدا کردن به وی یا بدتر، متوقع شدن از او و بی عیب خواستنش دور نگه می دارد ...
به بیان ساده تر، ممکن است فردی در یک حوزه ی مشخص دلربا و دوست داشتنی باشد اما در حوزه ی انسانی دیگر ، معمولی یا حتی آزارنده، تهی و سخت ناخوشایند...
اصل تفکیک انسان از امور انسانی ، ما را به این سمت و سو می برد که هیچکس بی عیب نیست، چنان که ما خود در خلوت و دور از چشم همه تاریکی های بیشماری داریم...
وقتی بخشی از موهایت سپید می شود تازه در می یابی برای یک رابطه عاطفی موفق ، بعد از همه ی مهارتها و دانسته های لازم از جمله رعایت اصل اساسی خودشناسی ، این هم ضروری است کسانی را بیابیم که دایره های وسیع تری از جان و جهان خود را با آنها مشترک ببینیم...
آموخته ام عبارات دلربایی چون
"دلم برایش ضعف رفت"
"در یک لحظه عاشقش شدم"
"همیشه بیتابش هستم"
"می خواهمش اصلا هرچه می خواهد باشد"
برای کتابهای جوجو مویز و سایر عاشقانه نویس های بازاری مناسب است نه برای زندگی آدمهای بالغ ...
کاش می شد دو بار زندگی کنیم ...
۱۲.۹k
۱۵ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.