گاهی با خودم میگم کاش من هم مثل خیلی ها می تونستم در لحظه
گاهی با خودم میگم کاش من هم مثل خیلیها میتونستم در لحظه شاد باشم، بیخیال زندگی کنم، روی مبل لم بدم، چای بخورم، شام بخورم، سوار ماشین شم و بیخیال دنیا آهنگ مورد علاقهام رو گوش کنم ! اما همه زندگی ختم میشه به اون چند لحظه قبل از خوابیدن، وقتی که همه اینها تموم شده، پاهات رو توی شکمت جمع کردی و چشمهات رو بستی، تاریکی همه جا رو گرفته، اون طرف هم داره خواب هفت پادشاه رو میبینه، اما احساس میکنی یه چیزی نیست، یه چیزی رو گم کردی ! ولی بدتر از همه گاهی حتی نمیدونی دقیقا اون گمشده دقیقا چی هست ! گم کردن حس خیلی بدیه، هرجا باشی چشمت دنبال چیزی میگرده که یه روز گم کردی، آدم حاضره اون رو از اول نداشته باشه، اما گمش نکنه
✍🏾روزبه_معین
📕 قهوه سرد آقای نویسنده
✍🏾روزبه_معین
📕 قهوه سرد آقای نویسنده
۱۲.۶k
۲۶ مهر ۱۴۰۳