ࡃܢܚ݅ࡐ߳ ߊ ܥܼܢ̣ߊ ܝ ܨ:
ࡃܢܚ݅ࡐ߳ ߊܥܼܢ̣ߊܝܨ:
Part: 9
𝓐𝓻𝓼𝓵𝓪𝓷
با سردرد چشامو باز کردم
من کجام اینجا کجاست
- آهای عوضیا بیاین منو باز کنین
: عجله نکن به زودی بازت میکنیم
- تو کی هستی منو باز کن
: برای باز شدنت زوده صبر کن تا رئیس بیاد
- از کی اینجام
: الان نزدیک ۳ روز گرفتی با خیال راحت خوابیدی
چی من الان ۳ روز خوابیدم
- شما منو بیهوش کردین من سه روز نخوابیدم
: ما فقط یه چوب زدیم تو سرت دیگه خودت اینطوری شدی به ما چه خانم اومدن خفه
چی خانم
+اومم آقای کاشی توی بد دردسری افتادی نه بیارینش
یه نفر روی صندلی داشتم میآوردن چی مهگل
-م. هگل
+ خیلی سخته عشق تو توی دردسر ببینی نه
اون ماسک داشت صداشم خیلی آشنا بود ولی خب صداش افکت داشت
- بازم کن عوضی
+ فکر کنم خیلی مشتاقی بدونی من کیم نه
- بازم کن چیکارم داری
+ الان اگه بگم چیکارت دارم میفهمی کیم ولی باید ذره ذره زجر بکشی اینطوری لذتش برای منم بیشتره
: خانم یه نفر دارن در میزنن
+ درو باز نکن
: چشم
+ خوب کجا بودیم
-دیانا دیانا کجاست
+ گور بابای دیانا الان فقط من و تو عشقت
مهگل: عوضی لاشی بازم کن
+ خفه خون بگیر ارسلان کاشی یه روزی هم میرسه تو عاشق من میشی ولی من دیگه تو رو نمیخوامت
- تو خود دیانایی دیانا دیانا خواهش میکنم کاری با من داشته نداشته به خدا همه چیزو برات توضیح میدم به موقعش
+ از باهوشیت خوشم میاد ولی الان دیگه موقش الان توضیح میدی اینو تن لششو بردارین بزارینش توی اتاق ملاقات
: چشم
بلندم کردن منو بردن توی یه اتاقی که دیانا میگفت اتاق ملاقات
گذاشتم روی صندلی و بستنم
+ خوب کجا بودیم مهگلم بیارین که تمام توضیحات این آقا رو بشنوه فقط وای به حالت اگه یه کلمه دروغ توی دهنت بیاد بیرون
بعد چند دقیقه مهگلم آوردن
- ببین دیانا من میخوام برات سریع توضیحش بدم نمیخوام زیاد کشش بدم آره من به قصد اینکه مهگل فراموش کنم اومدم سمت تو ولی بعدش بهت یه حسی پیدا کردم یه حسی فراتر از دوست داشتن انگار عاشقت شدم هنوزم این حسو دارم اون شبی که من به تو تجاوز کردم خود مهگل قرار گذاشتم رستوران که بگم آره عاشقت شدم نمیخوام دیگه مهگولو مهگلم از این خبردار شد یعنی من بهش نگفتم آدماش این خبرو بهش دادن آدم فرستاده بود تعقیبمون میکردند اون شب رفتم داخل رستوران مهگل قبلش یه چیزایی سفارش داده بود نوشیدنی یه چیزی ریخته بود مست شده بودم دست خودم نبود مهگلو بردم سمت اتاق و زنش کردم بعدم اومدم خونه و به تو تجاوز کردم بازم میگم اون شب دست خودم نبود اون شب اصلاً تو حال خودم نبودم این عوضی توی نوشیدنی من یه چیزی ریخته بود من متوجه شدم عشقم به این یه هوسه من اصلاً عاشق نبودم عاشق بودم ولی اینو زیر خواب یکی دیگه هم دیدمش بعد از خودم خانم رفته پردشو ترمیم میکرده
Part: 9
𝓐𝓻𝓼𝓵𝓪𝓷
با سردرد چشامو باز کردم
من کجام اینجا کجاست
- آهای عوضیا بیاین منو باز کنین
: عجله نکن به زودی بازت میکنیم
- تو کی هستی منو باز کن
: برای باز شدنت زوده صبر کن تا رئیس بیاد
- از کی اینجام
: الان نزدیک ۳ روز گرفتی با خیال راحت خوابیدی
چی من الان ۳ روز خوابیدم
- شما منو بیهوش کردین من سه روز نخوابیدم
: ما فقط یه چوب زدیم تو سرت دیگه خودت اینطوری شدی به ما چه خانم اومدن خفه
چی خانم
+اومم آقای کاشی توی بد دردسری افتادی نه بیارینش
یه نفر روی صندلی داشتم میآوردن چی مهگل
-م. هگل
+ خیلی سخته عشق تو توی دردسر ببینی نه
اون ماسک داشت صداشم خیلی آشنا بود ولی خب صداش افکت داشت
- بازم کن عوضی
+ فکر کنم خیلی مشتاقی بدونی من کیم نه
- بازم کن چیکارم داری
+ الان اگه بگم چیکارت دارم میفهمی کیم ولی باید ذره ذره زجر بکشی اینطوری لذتش برای منم بیشتره
: خانم یه نفر دارن در میزنن
+ درو باز نکن
: چشم
+ خوب کجا بودیم
-دیانا دیانا کجاست
+ گور بابای دیانا الان فقط من و تو عشقت
مهگل: عوضی لاشی بازم کن
+ خفه خون بگیر ارسلان کاشی یه روزی هم میرسه تو عاشق من میشی ولی من دیگه تو رو نمیخوامت
- تو خود دیانایی دیانا دیانا خواهش میکنم کاری با من داشته نداشته به خدا همه چیزو برات توضیح میدم به موقعش
+ از باهوشیت خوشم میاد ولی الان دیگه موقش الان توضیح میدی اینو تن لششو بردارین بزارینش توی اتاق ملاقات
: چشم
بلندم کردن منو بردن توی یه اتاقی که دیانا میگفت اتاق ملاقات
گذاشتم روی صندلی و بستنم
+ خوب کجا بودیم مهگلم بیارین که تمام توضیحات این آقا رو بشنوه فقط وای به حالت اگه یه کلمه دروغ توی دهنت بیاد بیرون
بعد چند دقیقه مهگلم آوردن
- ببین دیانا من میخوام برات سریع توضیحش بدم نمیخوام زیاد کشش بدم آره من به قصد اینکه مهگل فراموش کنم اومدم سمت تو ولی بعدش بهت یه حسی پیدا کردم یه حسی فراتر از دوست داشتن انگار عاشقت شدم هنوزم این حسو دارم اون شبی که من به تو تجاوز کردم خود مهگل قرار گذاشتم رستوران که بگم آره عاشقت شدم نمیخوام دیگه مهگولو مهگلم از این خبردار شد یعنی من بهش نگفتم آدماش این خبرو بهش دادن آدم فرستاده بود تعقیبمون میکردند اون شب رفتم داخل رستوران مهگل قبلش یه چیزایی سفارش داده بود نوشیدنی یه چیزی ریخته بود مست شده بودم دست خودم نبود مهگلو بردم سمت اتاق و زنش کردم بعدم اومدم خونه و به تو تجاوز کردم بازم میگم اون شب دست خودم نبود اون شب اصلاً تو حال خودم نبودم این عوضی توی نوشیدنی من یه چیزی ریخته بود من متوجه شدم عشقم به این یه هوسه من اصلاً عاشق نبودم عاشق بودم ولی اینو زیر خواب یکی دیگه هم دیدمش بعد از خودم خانم رفته پردشو ترمیم میکرده
۵.۶k
۲۷ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.