کیش و مات
کیش و مات
پارت 6
رضا : دِ بنال چی شده
محراب : دیانا با طاها و ستایش با مرسلی رل زده
ارسلان
تا اینو شنیدم پاهام سست شد و افتادم زمین و رضا مثل مجسمه همون جا وایساده بود
محراب : ارسلان خوبی؟ ارسلانن
محراب
برای اینکه ارسلان به تودش بیاد یه دونه زدم تو صورتش که به تودش اومد نشست گریه کرد و میگفت چرااااا چرااا تنهام گذاشتی، یعنی انقدر واست فراموش کردنم آسون بود و گریه میکرد
رفتم سراغ رضا به اونم یه دونه چک زدم مه به خودش اومد و خونه رو گذاشت رو سرش و میگفت چطور تونست باهام همچین کاری رو بکنه و گربه میکرد
مهشاد
رفته بودم خرید یکم خرت و پرت بخرم یکم حال و حوامون عوض بشه ولی وقتی کلید انداختم و وارد خونه سدم پلتستیک از دستم افتاد
چطور بود
پارت 6
رضا : دِ بنال چی شده
محراب : دیانا با طاها و ستایش با مرسلی رل زده
ارسلان
تا اینو شنیدم پاهام سست شد و افتادم زمین و رضا مثل مجسمه همون جا وایساده بود
محراب : ارسلان خوبی؟ ارسلانن
محراب
برای اینکه ارسلان به تودش بیاد یه دونه زدم تو صورتش که به تودش اومد نشست گریه کرد و میگفت چرااااا چرااا تنهام گذاشتی، یعنی انقدر واست فراموش کردنم آسون بود و گریه میکرد
رفتم سراغ رضا به اونم یه دونه چک زدم مه به خودش اومد و خونه رو گذاشت رو سرش و میگفت چطور تونست باهام همچین کاری رو بکنه و گربه میکرد
مهشاد
رفته بودم خرید یکم خرت و پرت بخرم یکم حال و حوامون عوض بشه ولی وقتی کلید انداختم و وارد خونه سدم پلتستیک از دستم افتاد
چطور بود
۲۵.۹k
۱۷ بهمن ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.