به خاطر من...

میدونی یارجان!
من همیشه به رفتنت فکر میکنم...
به اومدنت نه...
با اینکه اومدنت قشنگ ترین اتفاق زندگی من بود...
از همون لحظه ای که اولین بار دیدمت( من با دوتا نایلون بزرگ و یه کوله پشتی میخواستم برم سر کار) تا اولین دوستت دارمی که بهم گفتی...
من با تو تمام اولین های عاشقانه دنیا رو تجربه کردم...
اون لحظه هایی که چشم انتظار اومدنت بودم...
راضی کردن بابا به بیرون رفتن با تو...
قدم زدنهامون کنار هم...
مراقب خودت باش گفتن ها موقع خداحافظی...
دوستت دارم گفتنها...
تلفن های بعد از خداحافظی...
اما وقتی به رفتنت فکر میکنم انگار غم عالم میاد توی دلم...
بعضی وقتا دلم میخواد باور کنم حداقل رفتنت به خاطر خودم بوده...
درست و غلطش مهم نیست...
حداقل به خاطر من رفتی...
آدم گاهی بهتره خودشو گول بزنه...
🌨️🌨️🌨️🌨️🌨️🌨️🌨️🌨️🌨️🌨️🌨️
میدونی یارجانم!
کلی نویسنده خوب هست که اینقدر قشنگ بلدند متنهای خوب بنویسند...
اما نمیدونم چرا وقتی میخوام از یکی از اونها متن بذارم دلم نمیاد...
به دلم نمیچسبه...
خیلی وقتا هست میگم بذار امروز از نرگس صرافیان بنویسم... یا از پونه مقیمی یا حمید سلیمی و یا و یا...
اما بعد میبینم یه چیزی کمه... حرف باید از درون آدم بیاد
برای همین آخرش خودم دست بکار میشم و دوست داشتنم رو میریزم تو قالب کلمات...
من خیلی بلد نیستم خوب بنویسم...
اما تنها کاری که بلدم همین نوشتنه...
#الهام_جعفری
#ممنوعه