فیک: گودال
فیک: گودال
part⁵²
چان دست دختر گرفت و به سمت خودش کشید
چان:" چه غلطی کردی؟(داد) "
" دستت بکش عوضی(بلند) "a.t
محکم بازوی باریک دختر توی دستاش فشار میداد که به سمت صدا برگشت
" یکمه دیگه فشار بدی مغزت رفته رو هوا "jk
جئون با اسحله ای در دست به سمت شون میآمد
افرادی که سالم بودند اسحله هاشون را به طرفش گرفتند
جئون در ده قدمیشون ایستاد و با چهره ای عصبی به چان زل زد
" ولش کن "jk
چان:" هع؟ هعهعهع "
صدای خنده های عصبی چان کل محوطه پر کرده بود
چان:" رفتی واسه منم جئون رو اوردی؟ هعهع فکر کردی ولت میکنم دختر ای احمق "
جئون اسحله شو بالا آورد و روبهروی چان گرفت
" میدونی ولش نکنی فقط یه گلوله نمیخوره تو مخت "jk
سکوت مرگ باری بینشون ایجاد شد
تنها امید دختر جئون بود، جئون مثل فرشته نجاتی برای دختر بود ولی همان جئون فرشته مرگ خیلی ها هم بود
بازوی دختر از بین دستان چان آزاد شد
دختر سریع به سمت جئون رفت و جئون دختر پشت سرش قیائم کرد
چان:" اخرش یه روزی با دستایی خودم میکشمت "
به سمت ماشین حرکت کرد اما اسحله ها پایین نمیآمد
سوار ماشین شد و کمی از آنجا فاصله گرفت
" ممنون "a.t
اسلحه شو پایین آورد
" قابلتو نداشت "jk
" ای کاش الماس بهش نمیدادیم "a.t
" فکر کردی الماس واقعی به اون حرومزاده میدم! "jk
" پس اون چی بود؟ "a.t
" مقدار خیلی کمیش از الماس ساخته شده داخلش یه نوع گاز سمی کار گزاری ساخته شده که وقتی زیادی مالشش بدی باعث میشه منفجر شه ولی متاسفانه گازش کشنده نیست فقط چشمو میسوزونه "jk
" یعنی شما میخواستید الماس قلابی معامله کنید؟ "a.t
" تهیونگ فقط میخواس حارت پورد راه بندازه "jk
" دِ خب مگه دیونه اید که یه مشت آدم خطرناک با خودتون دشمن کنید! "a.t
" اینم بخشی از شغلمونه "jk
" بیخالش بیا بریم تو "a.t
خواست به سمت در حرکت کنه که جئون بازوی دختر گرفت
دقیقا همان بازوی که چان فشرده بودش و باعث کبود شدنش شده بود
" اخ "a.t
" ببینم دستتو "jk
" چیز مهمی نیست "a.t
نگاهی به بازوی دختر انداخت و اخمی ترسناکی روی صورتت نشست
" عوضی(اروم) "jk
" اشکالی نداره بیا بریم تو "a.t
" نمیشه "jk
" چرا؟ "a.t
" الماس داد به من و من از الماس توی راه دیگه استفاده کردم مطمعنا داره دنبالم میکرده و پیدام کنه کلمو کنده برای همین نمیتونیم بریم تو "jk
" خب میریم بهش میگیم که چیکار کردیم "a.t
" الان حسابی آتیشی شده هر چی هم باهاش حرف بزنی نمیفهمه علاوه بر اون از دست تو هم بد جور کُفریه "jk
" وا؟دیگه چرا من؟ "a.t
" بخاطر اینکه به حرفش گوش نکردی و سرجات نبودی "jk
" خیلی خب الان تهیونگ دوتامون پیدا کنه در جا کشتتمون پس جناب فضایی میگی چیکار کنیم؟ "a.t
part⁵²
چان دست دختر گرفت و به سمت خودش کشید
چان:" چه غلطی کردی؟(داد) "
" دستت بکش عوضی(بلند) "a.t
محکم بازوی باریک دختر توی دستاش فشار میداد که به سمت صدا برگشت
" یکمه دیگه فشار بدی مغزت رفته رو هوا "jk
جئون با اسحله ای در دست به سمت شون میآمد
افرادی که سالم بودند اسحله هاشون را به طرفش گرفتند
جئون در ده قدمیشون ایستاد و با چهره ای عصبی به چان زل زد
" ولش کن "jk
چان:" هع؟ هعهعهع "
صدای خنده های عصبی چان کل محوطه پر کرده بود
چان:" رفتی واسه منم جئون رو اوردی؟ هعهع فکر کردی ولت میکنم دختر ای احمق "
جئون اسحله شو بالا آورد و روبهروی چان گرفت
" میدونی ولش نکنی فقط یه گلوله نمیخوره تو مخت "jk
سکوت مرگ باری بینشون ایجاد شد
تنها امید دختر جئون بود، جئون مثل فرشته نجاتی برای دختر بود ولی همان جئون فرشته مرگ خیلی ها هم بود
بازوی دختر از بین دستان چان آزاد شد
دختر سریع به سمت جئون رفت و جئون دختر پشت سرش قیائم کرد
چان:" اخرش یه روزی با دستایی خودم میکشمت "
به سمت ماشین حرکت کرد اما اسحله ها پایین نمیآمد
سوار ماشین شد و کمی از آنجا فاصله گرفت
" ممنون "a.t
اسلحه شو پایین آورد
" قابلتو نداشت "jk
" ای کاش الماس بهش نمیدادیم "a.t
" فکر کردی الماس واقعی به اون حرومزاده میدم! "jk
" پس اون چی بود؟ "a.t
" مقدار خیلی کمیش از الماس ساخته شده داخلش یه نوع گاز سمی کار گزاری ساخته شده که وقتی زیادی مالشش بدی باعث میشه منفجر شه ولی متاسفانه گازش کشنده نیست فقط چشمو میسوزونه "jk
" یعنی شما میخواستید الماس قلابی معامله کنید؟ "a.t
" تهیونگ فقط میخواس حارت پورد راه بندازه "jk
" دِ خب مگه دیونه اید که یه مشت آدم خطرناک با خودتون دشمن کنید! "a.t
" اینم بخشی از شغلمونه "jk
" بیخالش بیا بریم تو "a.t
خواست به سمت در حرکت کنه که جئون بازوی دختر گرفت
دقیقا همان بازوی که چان فشرده بودش و باعث کبود شدنش شده بود
" اخ "a.t
" ببینم دستتو "jk
" چیز مهمی نیست "a.t
نگاهی به بازوی دختر انداخت و اخمی ترسناکی روی صورتت نشست
" عوضی(اروم) "jk
" اشکالی نداره بیا بریم تو "a.t
" نمیشه "jk
" چرا؟ "a.t
" الماس داد به من و من از الماس توی راه دیگه استفاده کردم مطمعنا داره دنبالم میکرده و پیدام کنه کلمو کنده برای همین نمیتونیم بریم تو "jk
" خب میریم بهش میگیم که چیکار کردیم "a.t
" الان حسابی آتیشی شده هر چی هم باهاش حرف بزنی نمیفهمه علاوه بر اون از دست تو هم بد جور کُفریه "jk
" وا؟دیگه چرا من؟ "a.t
" بخاطر اینکه به حرفش گوش نکردی و سرجات نبودی "jk
" خیلی خب الان تهیونگ دوتامون پیدا کنه در جا کشتتمون پس جناب فضایی میگی چیکار کنیم؟ "a.t
۱۰.۵k
۰۹ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.