عادت کرده بودم... به اینکه نگاهم کنی به اینکه لمسم کنی، ب
عادت کرده بودم... به اینکه نگاهم کنی به اینکه لمسم کنی، به اینکه حرف بزنی، عادت کرده بودم که بنویسی.. از چشمام، از دستام، از قلبم... انقدر عادت کرده بودن که یادم رفت حرف بزنم.. یادم رفت بنویسم... به جاش... یه کار دیگه کردم... اون زیبایی هارو... به رخ تمام آدمای مارسی کشیدم... چشمات ژنرال... چشمات و... اون زیبایی غیر قابل درکت رو اسمون قلبم نقاشی کردم.
جئون جونگکوک 30 دسامبر 1991
˖#Desiree
جئون جونگکوک 30 دسامبر 1991
˖#Desiree
۱۹.۵k
۲۴ فروردین ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.