عاشقانه باجانانم
بـا تـو ای آرام جـانم می شود تنهـا شوم؟
راهـیِ یک عشق زیبـا و پـُر از رؤیـا شوم؟
من بگیرم دست هایت را بـه دستِ باورم
فارغ از غم های این دنیـای پُر سودا شوم
همچو پروانـه بچرخم گِردِ روی چون گُلت
مونست هرلحظه و هرجای این دنیا شوم
باغِ چشمانت همیشه پُربهارو پُر گُل است
در میـانِ بازوانـت، مست و بی پروا شوم
با بهـانـه، بی بهانـه هی شوم دلتنگِ تـو
تـوی چشمانِ نجیبت یک مـهِ زیبـا شوم
راهـیِ یک عشق زیبـا و پـُر از رؤیـا شوم؟
من بگیرم دست هایت را بـه دستِ باورم
فارغ از غم های این دنیـای پُر سودا شوم
همچو پروانـه بچرخم گِردِ روی چون گُلت
مونست هرلحظه و هرجای این دنیا شوم
باغِ چشمانت همیشه پُربهارو پُر گُل است
در میـانِ بازوانـت، مست و بی پروا شوم
با بهـانـه، بی بهانـه هی شوم دلتنگِ تـو
تـوی چشمانِ نجیبت یک مـهِ زیبـا شوم
۱۲.۹k
۰۳ تیر ۱۴۰۲