رمان رویای من
رمان رویای من
فصل دوم
پارت ۵۹
دیانا: آرزو تو کی میای ایران
آرزو:مهم نیست
دیانا: چرا اون موقع که نصفت کردم میفهمی
آرزو:اوکی دیانا جونم انشالله زود تر بچه بیاد و ... من برم کار دارم
دیانا: برو به کارت برس( حرص)
ارزو:بای آجی
دیانا: خدافظ
ارسلان: خنده ای کردم
دیانا: کوفت اصلا نزاشتید من صبحانه بخورم کوفتم شد
ارسلان: خوب آدم باید یا یه سری از حقیقت ها رو به رو شه عزیزم این اتفاقی که برای همهی دختر و پسرا بعد ازدواج میوفته
دیانا: تو هم لنگه همونی
ارسلان: باشه ببخشید با این لقمه رو بخور
دیانا: لقمه رو از دستش خوردم که گفت
ارسلان: ولی خدایی باید یه فکری کنم
فصل دوم
پارت ۵۹
دیانا: آرزو تو کی میای ایران
آرزو:مهم نیست
دیانا: چرا اون موقع که نصفت کردم میفهمی
آرزو:اوکی دیانا جونم انشالله زود تر بچه بیاد و ... من برم کار دارم
دیانا: برو به کارت برس( حرص)
ارزو:بای آجی
دیانا: خدافظ
ارسلان: خنده ای کردم
دیانا: کوفت اصلا نزاشتید من صبحانه بخورم کوفتم شد
ارسلان: خوب آدم باید یا یه سری از حقیقت ها رو به رو شه عزیزم این اتفاقی که برای همهی دختر و پسرا بعد ازدواج میوفته
دیانا: تو هم لنگه همونی
ارسلان: باشه ببخشید با این لقمه رو بخور
دیانا: لقمه رو از دستش خوردم که گفت
ارسلان: ولی خدایی باید یه فکری کنم
- ۴.۹k
- ۰۲ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط