رمان پادشاه زندگیم
رمان پادشاه زندگیم
پارت ۲۰
دیانا،بهش نگاه میکردم
ارسلان، اونجوری نگاه نکن کوچولو یهو میبینی هیچی ازت نمیمونه
دیانا، دستامو گذاشتم رو مچ دستاش گفتم برام آب بخر
ارسلان، دستشو از روی مچم گشیدم پایین گرفتم تو دستم گفتم چشم
دیانا، برام آب خرید خوردم
ارسلان، بریم چرخفلک
دیانا، تا امروز منو نکشی ول کن نیستی
ارسلان، عه این چه حرفیه خدا نکنه
دیانا، همینه دیگه
ارسلان، بریا بریم نی نی کوچولوم من همیشه هستم
دیانا، سوار شدیم رفت بالا قلبم داشت میزد از دهنم بیرون ارسلان بغلم کرد راستش خیلی دلم بهش گرم بود
ارسلان،تو دل برو دوست داشتنی خودم تا آخر این دنیا ماله خودمی
پارت ۲۰
دیانا،بهش نگاه میکردم
ارسلان، اونجوری نگاه نکن کوچولو یهو میبینی هیچی ازت نمیمونه
دیانا، دستامو گذاشتم رو مچ دستاش گفتم برام آب بخر
ارسلان، دستشو از روی مچم گشیدم پایین گرفتم تو دستم گفتم چشم
دیانا، برام آب خرید خوردم
ارسلان، بریم چرخفلک
دیانا، تا امروز منو نکشی ول کن نیستی
ارسلان، عه این چه حرفیه خدا نکنه
دیانا، همینه دیگه
ارسلان، بریا بریم نی نی کوچولوم من همیشه هستم
دیانا، سوار شدیم رفت بالا قلبم داشت میزد از دهنم بیرون ارسلان بغلم کرد راستش خیلی دلم بهش گرم بود
ارسلان،تو دل برو دوست داشتنی خودم تا آخر این دنیا ماله خودمی
۱۰.۱k
۰۱ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.