هرچند عمر در غم و حرمان گذاشتم
هرچند عمر در غم و حرمان گذاشتم
هرگز دل از محبّتِ او برنداشتم
جان و دل است هیمة آن آتشی که من
همّت به زندهداشتنش برگماشتم
در داوِ عشق دستِ تهی نیست عذرِ مرد
من از میانِ مدعیان جان گذاشتم
هرگز دل از محبّتِ او برنداشتم
جان و دل است هیمة آن آتشی که من
همّت به زندهداشتنش برگماشتم
در داوِ عشق دستِ تهی نیست عذرِ مرد
من از میانِ مدعیان جان گذاشتم
۷.۹k
۰۹ مهر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.