پرنس کیم
پرنس کیم
پارت چهارده
_______________
ویو کوک
در اول اتاق تهیونگ رو باز کردم خواستم در دوم رو باز کنم که دیدم قفله
@تهیونگ ...تهیونگ
_هوومم (حرف های تهیونگ رو با صدای گرفته فرض کنید )
@در رو باز کن بیام داخل
_نمیخواد ...برو
@گفتم باز کن
_گفتم برو دیگه
@انقدر اعصاب من رو خورد نکن اگر تو دوستش داشتی منم مثل تو بودم باز کن این لعنتیو (داد)
در آروم باز شد
_داد نزن کوک ...ا.ت خوابیده بیدار میشه
@دوباره نه
نگاهی به تهیونگ کرد سر و وضع به هم ریخته حال بد ... حق هم داشت ولی توهم زدنش زیاده رویه
سمت در کمد لباس ها رفت و یه لباس گرفت
@بیا لباست رو عوض کن
_نمیخوام
@ته ...لباست رو عوض کن
با بی میلی شلوار کمی گشاد و پارچه ای قهوه ای رنگش رو همراه با پیراهن سفید رو گرفت و پوشیدش
@انقدر به هم ریخته نه تهیونگ
روی دو زانو هاش نشست و پیراهنی سفید پسرک رو کمی داخل شلوارش داد
پسرک روی زمین نشست
_خب این الان چه فایده داره ...وقتی ا.تم نیست
ویو ا.ت
از خواب بلند شدم ...نور آفتاب صاف تو چشمام بود دستم رو جلو چشمام گذاشته بودم که نور آفتاب محو شد ...نگاهی کردم جیمین بود
#حتما خسته ای ا.ت....بخواب راحت باش
+مم،ممنون آقای پارک
#یاا خوشم نمیاد کسی رسمی صدام کنه ...راحت باش
+چ،چشم
#بازم بخواب موقع ناهار صدات میکنم
پرش زمانی به دو ساعت بعد
با صدای زدن های کسی بیدار شد
+یا تهیونگاا ولم کن
#تهیونگ؟!
با شنیدن صدا سریع بلند شد
+نه نه ببخشید
بعد از اینکه دست و صورتش رو شست رفت بیرون
@یونا:این غذای جیمین پز هست بیا بخور
+(لبخند ) اومدم
بعد از خوردن غذا
+ممنونم جیمینا خوشمزه بود
#خواهش میکنم
ویو جونگکوک
بیرون اتاق وایستاده بودم که صدای شکستن اومد سریع رفتم داخل که....
نظر یادت نره رفیق !
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#TAEHYUNG#fake
پارت چهارده
_______________
ویو کوک
در اول اتاق تهیونگ رو باز کردم خواستم در دوم رو باز کنم که دیدم قفله
@تهیونگ ...تهیونگ
_هوومم (حرف های تهیونگ رو با صدای گرفته فرض کنید )
@در رو باز کن بیام داخل
_نمیخواد ...برو
@گفتم باز کن
_گفتم برو دیگه
@انقدر اعصاب من رو خورد نکن اگر تو دوستش داشتی منم مثل تو بودم باز کن این لعنتیو (داد)
در آروم باز شد
_داد نزن کوک ...ا.ت خوابیده بیدار میشه
@دوباره نه
نگاهی به تهیونگ کرد سر و وضع به هم ریخته حال بد ... حق هم داشت ولی توهم زدنش زیاده رویه
سمت در کمد لباس ها رفت و یه لباس گرفت
@بیا لباست رو عوض کن
_نمیخوام
@ته ...لباست رو عوض کن
با بی میلی شلوار کمی گشاد و پارچه ای قهوه ای رنگش رو همراه با پیراهن سفید رو گرفت و پوشیدش
@انقدر به هم ریخته نه تهیونگ
روی دو زانو هاش نشست و پیراهنی سفید پسرک رو کمی داخل شلوارش داد
پسرک روی زمین نشست
_خب این الان چه فایده داره ...وقتی ا.تم نیست
ویو ا.ت
از خواب بلند شدم ...نور آفتاب صاف تو چشمام بود دستم رو جلو چشمام گذاشته بودم که نور آفتاب محو شد ...نگاهی کردم جیمین بود
#حتما خسته ای ا.ت....بخواب راحت باش
+مم،ممنون آقای پارک
#یاا خوشم نمیاد کسی رسمی صدام کنه ...راحت باش
+چ،چشم
#بازم بخواب موقع ناهار صدات میکنم
پرش زمانی به دو ساعت بعد
با صدای زدن های کسی بیدار شد
+یا تهیونگاا ولم کن
#تهیونگ؟!
با شنیدن صدا سریع بلند شد
+نه نه ببخشید
بعد از اینکه دست و صورتش رو شست رفت بیرون
@یونا:این غذای جیمین پز هست بیا بخور
+(لبخند ) اومدم
بعد از خوردن غذا
+ممنونم جیمینا خوشمزه بود
#خواهش میکنم
ویو جونگکوک
بیرون اتاق وایستاده بودم که صدای شکستن اومد سریع رفتم داخل که....
نظر یادت نره رفیق !
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#TAEHYUNG#fake
۹.۲k
۱۳ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.