پرنس کیم
پرنس کیم
پارت سیزده
______________
ویو تهیونگ
#چند تا سرباز میفرستم دنبالش بگردن ...نگران نباش و از قصر بیرون نرو
_چشم
چند روز بعد
ویو ا.ت
از پنج روزه تو راه هستیم البته که دو ساعت دیگه میرسیم و چون وسط ها یکم غذا خوردیم و استراحت کردیم طول کشید
+ببینم الان برسیم ژاپن کجا میریم ؟! مسافر خونه ؟!
#نه ...من به امپراطور گفتم و ازش اجازه گرفتم قبول کرد
+قبول کرد که کجا بریم ؟!
#میریم خونه برادر من ...هر چقدر بخوایم اونجا میتونیم بمونیم
+اما...
#نترس برادر من آدم خوبیه
+باشه
بالاخره بعد از دو ساعت رسیدن از اسب ها پیاده شدن یونا جلو تر رفت و برادرش رو صدا زد ...که یه پسر مو طلایی کیوت اومد بیرون
@یونااا
محکم یونا رو بغل کرد
چقدر دلم میخواست الان یه نفر من رو اینجوری بغل کنه
اون پسره مو طلایی تا من رو دید از خواهرش جدا شد و پرسید
@ایشون کی هستند
#خب ...ایشون ...
نگاهی به من کرد که سرم رو به معنی تایید بالا پایین کردم
#ایشون فرمانده محافظان سلطنتی قصر کره هستند ...ولی باید مخفی بمونه هاا ...الان یه دختر ساده و دوست منه ...هیچ پسته دیگه ای نداره ...اوکیه که نه ؟!
@اره ...ایشون یه دختر ساده هست که فقط دوست توئه
#افرین داداشی خوشگلم
دستی به موهای طلایی پسر کشید
پسرک یه تک خنده ای کرد و سمت من اومد
@خودتون رو معرفی نمیکنید بانو ؟!
+عاا راست میگی ...من کیم ا.ت هستم
@خوشبختم
+و شما ؟!
@جیمین ...پارک جیمین هستم
+خوشبختم
#خب بریم تو دیگه هومم؟!
@اره بریم (لبخند )
پسره مثل فرشته ها میموند ...انگار خدا برای درست کردنش حسابی وقت گذاشته و مشورت گرفته
رفتیم داخل خونه قشنگی داشت
@خب اینجا دو تا اتاق داره ...اتاق من جدا و اتاق شما با هم چطوره؟!
#+ اوکیهه
تو این چند روز منو یونا خیلی با هم صمیمی شده بودیم
ویو جونگکوک
بعد از اون روزی که خبر اومد ا.ت مرده دیگه هیچکس آدم سابق نشد درسته برای محافظا فرمانده جدید اومده بود ولی بازم ...همه ا.ت رو قبول داشتن ...انگار قصر. رفته بود تو تاریکی چون همه ا.ت رو دوست داشتن ....تهیونگ ...خیلی داغون شده بود الان سه روزه غذا نخورده و بیرون نیامده از اتاقش و نمیزاره کسی بره پیشش همه ظرف های غذایی که براش میبردند رو میشکست
و پرت میکرد ...خودم ؟! توقع دارید خوب باشم ؟! صدرصد نه
در اول اتاق تهیونگ رو باز کردم که ....
نظر یادت نره رفیق
#TAEHYUNG#BTS#ARMY#BANGTAN#army#bts#fake
پارت سیزده
______________
ویو تهیونگ
#چند تا سرباز میفرستم دنبالش بگردن ...نگران نباش و از قصر بیرون نرو
_چشم
چند روز بعد
ویو ا.ت
از پنج روزه تو راه هستیم البته که دو ساعت دیگه میرسیم و چون وسط ها یکم غذا خوردیم و استراحت کردیم طول کشید
+ببینم الان برسیم ژاپن کجا میریم ؟! مسافر خونه ؟!
#نه ...من به امپراطور گفتم و ازش اجازه گرفتم قبول کرد
+قبول کرد که کجا بریم ؟!
#میریم خونه برادر من ...هر چقدر بخوایم اونجا میتونیم بمونیم
+اما...
#نترس برادر من آدم خوبیه
+باشه
بالاخره بعد از دو ساعت رسیدن از اسب ها پیاده شدن یونا جلو تر رفت و برادرش رو صدا زد ...که یه پسر مو طلایی کیوت اومد بیرون
@یونااا
محکم یونا رو بغل کرد
چقدر دلم میخواست الان یه نفر من رو اینجوری بغل کنه
اون پسره مو طلایی تا من رو دید از خواهرش جدا شد و پرسید
@ایشون کی هستند
#خب ...ایشون ...
نگاهی به من کرد که سرم رو به معنی تایید بالا پایین کردم
#ایشون فرمانده محافظان سلطنتی قصر کره هستند ...ولی باید مخفی بمونه هاا ...الان یه دختر ساده و دوست منه ...هیچ پسته دیگه ای نداره ...اوکیه که نه ؟!
@اره ...ایشون یه دختر ساده هست که فقط دوست توئه
#افرین داداشی خوشگلم
دستی به موهای طلایی پسر کشید
پسرک یه تک خنده ای کرد و سمت من اومد
@خودتون رو معرفی نمیکنید بانو ؟!
+عاا راست میگی ...من کیم ا.ت هستم
@خوشبختم
+و شما ؟!
@جیمین ...پارک جیمین هستم
+خوشبختم
#خب بریم تو دیگه هومم؟!
@اره بریم (لبخند )
پسره مثل فرشته ها میموند ...انگار خدا برای درست کردنش حسابی وقت گذاشته و مشورت گرفته
رفتیم داخل خونه قشنگی داشت
@خب اینجا دو تا اتاق داره ...اتاق من جدا و اتاق شما با هم چطوره؟!
#+ اوکیهه
تو این چند روز منو یونا خیلی با هم صمیمی شده بودیم
ویو جونگکوک
بعد از اون روزی که خبر اومد ا.ت مرده دیگه هیچکس آدم سابق نشد درسته برای محافظا فرمانده جدید اومده بود ولی بازم ...همه ا.ت رو قبول داشتن ...انگار قصر. رفته بود تو تاریکی چون همه ا.ت رو دوست داشتن ....تهیونگ ...خیلی داغون شده بود الان سه روزه غذا نخورده و بیرون نیامده از اتاقش و نمیزاره کسی بره پیشش همه ظرف های غذایی که براش میبردند رو میشکست
و پرت میکرد ...خودم ؟! توقع دارید خوب باشم ؟! صدرصد نه
در اول اتاق تهیونگ رو باز کردم که ....
نظر یادت نره رفیق
#TAEHYUNG#BTS#ARMY#BANGTAN#army#bts#fake
۱۰.۹k
۱۲ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.